responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زيارتگاههاى عراق (معرفى زيارتگاه هاى مشهور در كشور عراق) نویسنده : فقیه بحرالعلوم، محمدمهدی    جلد : 2  صفحه : 426

الحسين الموسوي عن النقابة سنة أربع و ثمانين و ثلاثمائة تولّاها النهرسابسي، و كانت داره بالكرخ، فمكث في النقابة اثنا عشر سنة و عاش ثمانين سنة و كان من ارباب الاموال مات رحمه‌الله في صفر سنة سبع و تسعين و ثلاثماثة».[1542]

ابوالحسن محمد، مشهور به «نهرسابسى»، سرپرست تمام سادات بغداد و امير حاجيان و معروف به نقى، است. او سيدى جليل‌القدر، بلندآوازه و جايگاه، صاحب وجاهت و رياست بود. هنگامى كه ابومحمدحسين موسوى (پدر سيد رضى و مرتضى)، از نقابت سادات بغداد به سال 384 ه. ق، عزل شد، او متولى اين منصب شد و خانه‌اش در كرخ بغداد بود. دوازده سال، نقيب سادات بود و هشتاد سال عمر كرد و از صاحبان ثروت و مال بود. وى در صفر سال 397 ه. ق، وفات يافت.

ابوالحسن عمرى نسابه، از او با عنوان‌ «الشريف الجليل» ياد مى‌كند و مى‌نويسد: «لطفت منزلته و علامحلّه»؛ «جايگاهش نيكو و مقامش بالا بود». سپس از قول فرزندش، مى‌نويسد:

روزى خليفه، المطيع بالله عباسى، پدرم را خواست و او را از انجام كارى برحذر داشت و گفت: «شناختى كه از تو دارم، بوى خلافت را استشمام مى‌كنى؟»! پدرم در جواب خليفه گفت: «بلكه بوى نبوت را استشمام مى‌كنم».[1543]

ابن‌عنبه از او، با عنوان «سيد تقى سابسى» ياد مى‌كند و مى‌نويسد: «او باعث عزل سيد رضى، از نقابت بغداد شد؛ در حالى‌كه سيد رضى، داماد او بود».[1544]

علت انتساب او به سابسى يا نهر سابسى، آن بود كه نخستين بار جدش، ابوعبدالله حسين بن احمد بن عمر بن يحيى، در سال 251 ه. ق، از حجاز وارد عراق شد و در روستاى سابس، اطراف واسط، سكونت اختيار كرد و اين خاندان، به سابسى معروف شدند.[1545]


[1542] . الاصيلى، ص 251؛ الكواكب المشرفه، ج 3، ص 218.

[1543] . المجدى، صص 171 و 172. همانند اين داستان، درباره سيد رضى نيز گفته شده است.

[1544] . عمدة الطالب، صص 341 و 342. گويا صحيح آن بايد پدر سيد رضى باشد.

[1545] . الشجرة المباركه، ص 145.

نام کتاب : زيارتگاههاى عراق (معرفى زيارتگاه هاى مشهور در كشور عراق) نویسنده : فقیه بحرالعلوم، محمدمهدی    جلد : 2  صفحه : 426
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست