نام کتاب : زيارتگاههاى عراق (معرفى زيارتگاه هاى مشهور در كشور عراق) نویسنده : فقیه بحرالعلوم، محمدمهدی جلد : 1 صفحه : 75
اجابت مىكند. زمانى كه
اميرمؤمنان (ع) به خانه رهسپار شد، شبانه به خدمت آن حضرت رسيدم. فرمود: «اى كميل!
چه چيز باعث شد كه در اين زمان، نزد من بيايى؟» عرض كردم: «اى اميرمؤمنان! دعاى
خضر»! فرمود: «اى كميل! بنشين. هرگاه اين دعا را حفظ كردى، در هر شب جمعه يا در هر
ماه، يك بار يا در هر سال، يك بار يا در طول عمرت، يك بار آن را بخوان كه خدا تو
را كفايت و يارى مىنمايد و به تو روزى عطا مىكند و هرگز آمرزش را از دست
نمىدهى. اى كميل! مصاحبت طولانى تو با ما موجب گرديد تا آنچه را از ما درخواست
نمودى، به تو عطا كنيم». سپس فرمود: بنويس: (اللهم
انّي اسألك برحمتك التي وسعت كلّ شيء ..). [تا آخر
دعا].[135]
كميل
در سال 82 ه. ق، (در هفتاد يا نود سالگى)، به دست حجاج بن يوسف كه به دشمنى با
اهلبيت (عليهم السلام) شهرت داشت، به شهادت رسيد.[136]
ابن عساكر (مورخ بزرگ)، كيفيت شهادت وى را چنين نقل كرده است كه روزى حجاج از
«هيثم اسود»، سراغ كميل را گرفت تا او را به قتل برساند. اسود جواب داد: «او پيرمرد
سالخوردهاى است». حجاج گفت: «شنيدهام كه تفرقه مىاندازد». سپس دستور داد كه
كميل را دستگير كنند. هنگامى كه كميل از قصد حجاج آگاه شد، از كوفه گريخت. چون
حجاج به او دست نيافت، براى اينكه او را به زور تسليم كند، حقوق قبيلهاش را كه از
بيتالمال تأمين مىشد، قطع كرد. هنگامى كه كميل از اين جريان آگاه شد، گفت: «از
عمرم چند سالى باقى نمانده است. چرا باعث قطع روزى جماعتى شوم؟» ازاينرو وارد
كوفه شد و به دارالاماره رفت و خود را تسليم كرد. حجاج مقابل او، نام على (ع) را
برد و كميل بر ايشان صلوات فرستاد. حجاج گفت: «به خدا قسم! فردى را بر تو مىگمارم
كه كينهاش به على، از محبت تو به او بيشتر باشد». سپس ادهم قيسى از اهل حمص را
موظف به قتل كميل كرد و او نيز
[135] . اقبال الاعمال، سيد بن طاووس، ج 2، صص 908 و 909.
[136] . تاريخ مدينة دمشق، ج 50، ص 257؛ تهذيب الكمال فى
اسماء الرجال، ج 15، ص 418.
نام کتاب : زيارتگاههاى عراق (معرفى زيارتگاه هاى مشهور در كشور عراق) نویسنده : فقیه بحرالعلوم، محمدمهدی جلد : 1 صفحه : 75