نام کتاب : زيارتگاههاى عراق (معرفى زيارتگاه هاى مشهور در كشور عراق) نویسنده : فقیه بحرالعلوم، محمدمهدی جلد : 1 صفحه : 433
حلاج داراى موافقان و مخالفان
بسيارى است و درباره شخصيت وى، از زمان كشته شدنش تا عصر حاضر، تناقض آراى بسيار
گسترده و بىسابقهاى وجود دارد؛ تا جايىكه برخى، او را شياد و مدعى الوهيت و در
عين حال برخى ديگر، او را شهيد عشق الهى دانستهاند. ميان خود صوفيان نيز درباره
حلاج، اختلافنظر وجود داشته است. از ميان صوفيان متقدم و معاصر وى، چهرههاى
مشهور و شناختهشدهاى، چون سهل بن عبدالله تسترى و جنيد بغدادى، از منكران او
بودهاند[1429] و بسيارى از آنان، او را به
شعبدهبازى در عمل و كفر و زندقه در عقيده، متهم كردهاند. اما صوفيان ديگرى،
همچون ابوالعباس بن عطاء بغدادى، ابراهيم بن محمد نصرآبادى نيشابورى و محمد بن
خفيف شيرازى، از او دفاع كردند و سخنانش را تدوين نمودند. از ميان آنان، ابنخفيف
شيرازى، او را عالمى ربانى برشمرده است.[1430]
ابراهيم بن محمد نصرآبادى نيز در حق وى گفته است: «اگر بعد از پيامبران و صديقان،
موحدى باشد، همانا وى، حلاج است».[1431]
سرانجام
حلاج در روزگار المقتدر عباسى (مقتول 320 ه. ق) و با توطئه وزير وى، حامد بن عباس،
به جرم گفتن شطحيات، مانند «انا الحق» كه مفهوم حلول از آن برداشت مىشد، دستگير و
زندانى گرديد و پس از محاكمه، به دار آويخته شد.[1432]
او
تا پايان حيات خود، فرائض دينى را بجا مىآورد و پايبند به آداب شريعت بود و
همواره اهل زهد و تنسك و دنياگريزى بود.[1433]
خطيب بغدادى از سلمى، نقل كرده است: «زمانى كه حلاج، زندانى شد، از پاشنه پا تا
زانويش را با سيزده بند، بستند. با اين حال،