برخى
مقام علمى و دقت ادبى او را در قضاوت، از استادش ابن ابىليلى يا ابن شبرمه،
بالاتر دانسته و در ستايش او گفتهاند: «نزديك بود كه از سخن نادرست گامها بلغزد،
اگر نوح بن درّاج آن را جبران نمىكرد».[718]
برخى تصريح كردهاند كه نوح، قضاوت ناحيه شرقى بغداد را تا زمان درگذشت، به عهده
داشت.[719]
طبقه
و منزلت روايى نوح: او از اصحاب امام صادق (ع) و از راويان طبقه هشتم بوده و از
كسانى، چون عبدالله بن شبرمه، سليمان اعمش، اسماعيل بن ابىخالد، سعد ابن طريف،
محمد بن عبدالرحمن بن ابىليلى، هشام بن عروه و ابوحنيفه، روايت كرده است. عباد بن
يعقوب، برادرش جميل بن درّاج، ابن ابىعمير، اسماعيل بن موسى فزارى سُدّى و
ابونُعَيم ضرار بن صُرد نيز از وى، روايت كردهاند.[720]
درباره منزلت روايىاش، كسانى چون محمد بن عبدالله بن نُمير، شيخ طوسى، علامه و ميرداماد، به وثاقت و اعتبار روايات وى، گواهى دادهاند. ابوزرعه و ابن عدى، احاديث او را قابل نوشتن و بدون اشكال دانستهاند. اما ابوداوود، يحيى بن معين، ابراهيم جوزجانى، دارقطنى، نسائى، ذهبى، ابن حجر و جزائرى، در كتاب حاوى الاقوال، وى را ضعيف، غير موثق، كذاب، متروك الحديث يا منكر الحديث خواندهاند.
شمارى
از احاديث وى، در منابع روايى شيعه آمده است و اندكى از آنها، در منابع حديثى و
تراجم اهلسنت، به چشم مىخورد.[721] از او
روايت شده است كه پيامبر اكرم (ص) خطاب به عمار ياسر فرمود: «آفرين بر پاك و
پاكيزه شده».[722] حاكم نيز
از وى نقل مىكند
[717] . تاريخ بغداد، ج 15، ص 432؛ تهذيب الكمال، ج 19، ص
171 و 172.