نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 374
بلى، از تمام اين هويت يك چيز انتزاع مىشود و از هر مرتبه و قسمت- كه فقط قسمت بالقوه است- چيزى زايد بر آنچه از همه مراتب انتزاع مىشود، ممكن است انتزاع شود، اگر انسان بنشيند و تا قيامت اعتبار كند، به جايى ضرر نمىرساند؛ چنانكه در اول كلام گفتيم: اين افراد نور، كه اين اتاق دارد، آن اتاق دارد، آن حياط دارد، اين بيابان دارد، ديروز بود، امروز است، روى فلان كتاب است و روى فلان فرش است، از همه اينها انسان يك حقيقت مىفهمد كه «الظاهر بنفسه و المظهر لغيره» باشد؛ گرچه زايد بر اين تعقل و در كنار و پهلوى اين متعقل، مىشود تعقلات زيادى كرد؛ مثل نورى در اين اتاق، نورى در فلان زمان، نورى در فلان مكان، نورى واقع بر روى آن چيز، نورى واقع بر روى اين چيز و غير اينها.
ثبات ماهيت در تمام مراحل تنزل و ترقى
بعد از آنكه معلوم شد كه ماهيت چيست و از چه انتزاع مىشود و به واسطه چه منتزع مىشود، مىگوييم: ماهيت چيزى است كه قابل صدق بر كثيرين است و هم قابل صدق بر جزئى است؛ چون لا جزئى و لا كلى است، پس هم جزئى و هم كلى است، و چون فى نفسه لا معدوم و لا موجود است، ممكن است هم معدوم و هم موجود باشد و چون لا حىّ و لا ميّت است، ممكن است هم حىّ و هم ميّت باشد.
چنانكه گفتيم: ماهيت، مفهومى است كه از اشياء انتزاع مىشود و منشأ انتزاع، وجود است، البته نه وجود صرف، بلكه وجود متنزل از مقام صرافت، و در حد ذات، ذات ماهيت به هيچ قيدى مقيد نيست، نه به كليت و نه به جزئيت، نه به موجوديت و نه به معدوميت، نه به طبيعى بودن و نه به عقلى بودن، نه به تكثير و نه به توحيد، از اين جهت بر كلى هم صدق مىكند، بر متكثرات فرديه هم صادق است، بر متكثرات طوليه هم صدق مىكند؛ چون به هيچ صبغهاى در حد ذات و من حيث انّها ماهيه، منصبغ نيست، بلكه منصبغ به صبغه امرى مىشود كه ماهيت، مقام و حد ذات اوست.
و چون ماهيت از مرتبه تنزل وجود، منتزع است؛ لذا در هر حدى از حدود كه
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 374