نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 347
قلب و صدر
در تعقيب عقل نظرى و عقل عملى مىگوييم: قلب دو وجهه دارد، يعنى در نوع مردم، مثل يك آينه است؛ اگر آن طرفش را كه قابل انعكاس اشياء است به طرف عالم طبيعت برگردانند، چيزى از عالم غيب در آن نمايان نيست، و اگر آن طرف را به طرف عالم غيب برگردانند از عالم طبيعت چيزى در آن نمايان نمىشود؛ چنانكه آينه مصنوعى شيشهاى را كه يك طرفى است اگر طرف صيقلى را به طرف زمين و پايين بگيريم، از طرف بالا و آسمان چيزى در آن نمىافتد، و اگر به طرف بالا و آسمان نگه داريم از زمين چيزى در آن منعكس نمىشود، قلب نوع بشر هم همين طور است اگر به طرف طبيعت باشد كه به اين اعتبار به آن «صدر» گويند، منقطع از عالم غيب مىباشد و اگر به طرف عالم غيب باشد، از اين عالم حس و شهادت منسلخ و بىخبر مىشود و نسبت به امور طبيعتى بُلْه- يعنى ناآگاه، جاهل و بىاطلاع- به نظر مىآيد؛ كه به اين اعتبار و وجهه آن را «قلب» مىنامند.
البته ما نوع مردم كه در طبيعت فرو رفتيم و صفحه آينه قلب ما به طرف طبيعت است چيزى از عالم غيب در آن واقع و نمايان نيست، بلكه آنچه از غيب مىگوييم فقط علم به كليات و مفاهيم است كه از مرتبه شهادت و طبيعت در قلوب ما منعكس است و به طور كلى به مبدئى قائليم و مىگوييم: «لا بدّ ان يكون للعالم من صانع و هو الواجب» و اين صانع در خارج تحقق دارد، منتها براى آن، مفاهيم كليه اثبات مىكنيم و مىگوييم: بايد چنين صانعى، عالم، قادر، حىّ، مريد و مدرك باشد، و اين صانع، قائم، دائم، ابدى و سرمدى است و زوال، دثور و تغيير براى او حاصل نمىشود.
البته اينها غير مشاهده است و آن حقيقت را بحقيقته الخارجيه نفهميدهايم، بلكه يك چيز كلى را دانستهايم و مىگوييم: اين كلى، فرد دارد و متحقق است؛ لذا اين گونه علوم، علم به اللَّه است نه معرفت به اللَّه، و اين معنى، غير از درك مفاهيم كلى، چيزى نيست، پس به حقيقتى از حقايق خارجيه، اطلاعى پيدا نكردهايم و به خدا اطلاع
نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 347