نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 321
است، پس حيثيات كماليه مرتبه نازله، بايد به نحو اعلى در مرتبه عالى باشد.
محققين از منطقيين هم به اين معنى اشاره كردهاند در آنجا كه گفتهاند: تعريف انسان به حيوان ناطق، تعريف به حد ناقص است؛ براى اينكه حيوان، زيادة الحد بر محدود است، به جهت اينكه ناطق فعلًا همان انسان و جامع جميع شئون كماليه مراتب ادنى- از ناميت و جسميت و معدنيت و حيوانيت- به نحو البساطة و الوحدة است؛ چون ناطق، مرتبه كامله آنهاست و ناطقيت صورت انسانى است و انسانيت انسان به آن است و ناطقيت بسيط است و در بساطتش جامع كمالات مراتب پايينتر از خودش مىباشد.
وجدان و برهان دو راه براى اثبات مراتب نفس
مرحوم آخوند از راه ديگرى اثبات كرده است كه تمام حقايق كماليه عالم شهادت، در عالم غيب برزخى هست، و طريق اثباتش را به وجدان احاله فرموده و گفته است:
در موقع تعطيل قواى جسمانى به واسطه خواب و اغما، همان حقايق از قبيل حقيقت بصر و سمع و لمس و شمّ و ذوق را در ذات خود مىيابد، در صورتى كه اعضا و جوارح جسمانى عالم شهادت، تعطّل پيدا كرده است. [1]
اين فرمايش را آخوند براى اثبات اينكه انسان داراى مرتبه برزخيه است و همه قوا و حقايق كماليه در مرتبه برزخيه انسان هست- ولى نه به نحوى كه در مرحله طبيعت است- آورده است. و بر اثبات اين مطلب، برهان اقامه نفرموده و فقط احاله به وجدان نموده است؛ براى اينكه اين مرتبه را- كه عبارت از مرتبه برزخيت نفس باشد- همه مردم دارند ولى مرتبه عقلانى را چون كافّه مردم ندارند، نمىشود آن را به وجدان احاله كرد؛ لذا در فصل ديگر، براى آن اقامه برهان نموده است؛ همان برهانى كه ما طبق حركت جوهريه و مبتنى بر آن گفتيم.
و الحاصل: در هر چند قرن يك يا چند نفر معدود هستند كه آنها در ترقى كمالى