نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 279
اين تمام فرمايش كسى است كه مىخواهد بگويد قواى متعدده هست و هيچ كدام مربوط به ديگرى نيست و اصل جامعى در بين نيست، بلكه هر يك چيزى است و شغل و كار مستقلى دارد.
مرحوم آخوند در مقابل حرف اينها مىفرمايد: ما قبول نداريم نوعى كه از جنس ناميه در حيوان است مثل نوعى است كه در نبات است، و هكذا اين طور نيست كه نوعى كه از جنس ناميه در انسان است مثل نوعى باشد كه در حيوان و يا در نبات است.
تحليلى پيرامون اجناس و فصول
اگر مراد آخوند رحمه الله غير از آن باشد كه ما سابقاً گفتهايم، درست نيست. ما در سابق گفتهايم كه قضيه اخذ اجناس و فصول، از نظام وجود است؛ يعنى معقولات ثانيه همين طورى به دست نمىآيد، بلكه از معقولات اوليه مأخوذ هستند؛ چنانكه منطقيين گفتهاند كه جنس از خود تحصلى ندارد و مستقل نيست و از خود حكمى ندارد، بلكه تحصل جنس، طفيل تحصل فصل است و فصل، موجب قوام و تحصل اوست، و معناى جنسى اصلًا محقق نمىشود مگر اينكه تحصل استقلالى نداشته باشد و اگر اين قوه و عدم تحصل و لا بشرطى، مثل لا بشرطى باب مفاهيم شد، جنس است و در غير اين صورت معناى جنسى را ندارد.
پس ناميه در نباتات اصلًا معناى جنسى ندارد؛ چون گفتيم كه معناى جنسى را نمىتوانيم از آن چيزى كه خودش تعين پيدا كرده، و صورت فعليه چيزى شده اخذ كنيم و در نباتات قوه ناميه بشرط لا است. و به عبارت ديگر: در اين مرحله وقوف پيدا كرده است و غير از اين صورت، صورت ديگرى را قبول نمىكند؛ زيرا