نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 243
اينكه تصورات جزئيه و صورى كه موجب آلام و عذاب است برايشان حاصل شود، بايد متعلق به اجسام فلكيه شوند؛ تا صور جزئيه خياليه براى آنها حاصل گردد، نقل كرده و آن را پسنديده، ولى گفته است: [1] چون اجسام فلكيه اجسام لطيفه و نفوسشان نفوس نوريه است نبايد نفوس اشقيا به آنها متعلق شوند، بلكه آنها به اجرام زير كره قمر وفوق كره خاك متعلق مىشوند. و به موجب تعلقشان به اين اجرام، تخيل و اوهام براى آنها حاصل مىشود.
آخوند مىفرمايد: اگر كسى اين معنى را قبول كند، يكى از موجبات بطلان اين قول، همان ادله ابطال تناسخ است؛ زيرا واضح است معناى تعلق اگر همين باشد كه الآن بين نفس و بدن است- و ظهور تعلق هم در اين است- ما با ادله ابطال تناسخ مىگوييم اين نشدنى و غير ممكن است و ابداً زير بار اين معنى نمىتوان رفت.
و اگر مرادش از علاقه نفوس اشقيا به اجرام سماوى، مثل علاقه صورت به آينه باشد، يكى از دو معنى حاصل خواهد شد: يا بنا به گفته محيى الدين عربى كه وقتى آينه را جلوى انسان مىگيرند، نفس مستعد رؤيت عالم مثالى مىشود و آن صورى كه مىبيند در آينه نيست بلكه صور مثاليه است كه مىبيند. [3]
يا آنكه صور مرآتيه اين است كه صورت در آينه نيست، ولى وقتى كه آينه را انسان در مقابل خود نگه مىدارد نفس مهيا مىشود كه در صقع خودش صورى را ايجاد بنمايد. [4]
[1] تلويحات، در مجموعه مصنفات شيخ اشراق، ج 1، ص 90- 91.