نام کتاب : تقريرات فلسفه امام خمينى قدس سره نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 3 صفحه : 23
صاحب مباحث مشرقيه ايراد ديگرى بر اين مقدمه كرده است [1] كه سماء معقول، مساوى سماء موجود نيست؛ چون صورت معقوله سماء، عرض غير محسوس حالِّ در محلّى كه عاقله است مىباشد، ولى سماء خارجى جوهرِ موجودِ محسوس محيط به ارض است. و فرق اينها از تمايز سواد و بياض بيشتر است؛ چون مناسبت سواد و بياض بيشتر است و هر دو عرضند و حالّ در محلّ محسوس مىباشند، و اگر صورت معقوله سماء و سماء خارجى به فرض متحد باشند، بايد سواد و بياض به طريق أولى متحد باشند.
پس صورت معقوله، با محل و آنكه ذات صورت محل است، در ماهيت متحد نيستند تا اجتماع مثلين لازم آيد. پس با اين بيان آن مقدمه خراب مىشود و برهان تمام نمىشود.
آخوند رحمه الله جواب مىدهد: معقول هر شىء، همان ماهيت اوست كه با وجود غير جسمانى موجود است، به طورى كه آن وجود، ذى وضع و ذى اشاره نيست؛ بلكه وجود مجردى است كه ماهيت آن شىء با اين وجود مجرد متحقق مىگردد. پس قائل كه گفته است مساوى نيستند، اگر اراده كرده است كه يكى معقول و ديگرى محسوس است، عيبى ندارد، و اگر اراده كرده است كه ماهيت يكى غير ماهيت ديگرى است، خيلى بىمعنى و كذب گفته است، پس ماهيت آنها يكى است. و اگر در جايى باشند كه مفارقات وجوديه نباشد، دو فرد متحقق مىگردد و اگر بخواهد متحقق شود، اجتماع مثلين است.
كلام محقق طوسى و رد آن
محقق طوسى رحمه الله تسلّم كرده كه سماء معقول، عرض است و ليكن در بيان فرق بين سواد و بياض و بين سماء محسوس و معقول گفته: سواد و بياض دو شىء مختلف الطبيعه هستند و ليكن سماء محسوس و معقول در طبيعت مختلف نيستند.