نام کتاب : ولايت فقيه( حكومت اسلامى- ويرايش جديد) نویسنده : الخميني، السيد روح الله جلد : 1 صفحه : 46
حكومت اسلام سلطنتى هم نيست، تا چه رسد به شاهنشاهى و امپراطورى. [1] در اين نوع حكومتها حكام بر جان و مال مردم مسلط هستند و خودسرانه در آن دخل و تصرف مىكنند. اسلام از اين رويّه و طرز حكومت منزه است. به همين جهت، در حكومت اسلامى بر خلاف، رژيم سلطنت شاهنشاهى و امپراطورى اثرى از كاخهاى بزرگ، عمارات كذايى، خدم و حشم، دفتر مخصوص، دفتر وليعهد، و ديگر لوازم سلطنت، كه نصف يا بسيارى بودجه مملكت را از بين مىبرد، نيست. زندگى پيغمبر اكرم (ص) را كه رئيس دولت اسلام بود و حكومت مىكرد همه مىدانيد. بعد از آن حضرت نيز، تا قبل از دوره بنى اميه اين سيره و روش باقى بود. دو نفر اول سيره پيغمبر (ص) را در زندگى شخصى و ظاهرى حفظ كرده بودند؛ گر چه در امور ديگر مخالفتها كردند؛ كه انحراف فاحشْ دوره عثمان ظاهر شد [2] همان انحرافهايى كه ما را امروز به اين مصيبتها دچار كرده است. در عهد حضرت امير المؤمنين (ع) طرز حكومت اصلاح شده و رويه و اسلوب حكومت صالح بود. آن حضرت با اين كه بر كشور پهناورى حكومت مىكرد، كه ايران و مصر و حجاز و يمن از استانهاى آن بود، طورى زندگى مىكرد كه يك طلبه فقير هم نمىتواند زندگى كند. به حسب نقل، وقتى كه دو پيراهن خريد، يكى را كه بهتر بود به قنبر (مستخدم خود) داد و پيراهن ديگر را كه آستينش بلند بود براى خود برداشت و زيادى آستين را پاره كرده پيراهن آستين پاره را بر تن كرد. [3] در صورتى كه بر كشور بزرگ و پر جمعيت و پر درآمدى فرمانروائى مىكرد. هر گاه اين سيره حفظ مىشد و حكومت به شيوه اسلام مىبود نه تسلط بر جان و مال مردم، نه سلطنت و نه شاهنشاهى، اين ظلمها و غارتگريها و دستبرد به خزانه عمومى و فحشا و منكرات واقع نمىشد. بسيارى از اين مفاسد از همان هيئت حاكمه و خانواده حاكم مستبد و هوسران سرچشمه مىگيرد. اين حكام هستند كه اماكن فساد درست مىكنند؛ مراكز فحشا و مىگسارى مىسازند و موقوفات را صرف ساختن سينما مىكنند.
[1] امپراتورى عنوان كشورهائى است با وسعت زياد، داراى جمعيت بسيار، مركب از ملل و نژادهاى مختلف كه تحت حكومت يك فرمانروا (امپراتور) وحدت يافته باشد.
[2] شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 2، ص 126- 161، شرح خطبه 30؛ و ص 324- 333، و ج 3، ص 3- 69، شرح خطبه 43؛ و ج 9، ص 3- 30، شرح خطبه 135. و الغدير، ج 8، ص 97- 323.