مسأله 2- عمره و حج و اجزاى آنها از عبادات است، و بايد با نيت خالص براى طاعت خداوند تعالى به جا آورد.
مسأله 3- اگر عمره را به ريا يا غير آن باطل كند، احتياط واجب آن است كه حج افراد به جا آورد و پس از آن عمره مفرده به جا آورد و در سال ديگر حج را اعاده كند.
مسأله 4- اگر حج را به نيت خالص به جا نياورد و به ريا و غير آن باطل كند، بايد سال ديگر عمره و حج را اعاده كند.
مسأله 5- اگر بعضى از اركان عمره يا حج را به نيت خالص نياورد و به ريا و غير آن باطل كند و نتواند آن را جبران كند، پس در عمره حكم بطلان عمره را دارد و در حج حكم بطلان حج را؛ ولى اگر محل جبران باقى است و جبران كرد، عملش صحيح مىشود، گرچه معصيتكار است.
مسأله 6- اگر به واسطه ندانستن مسأله يا جهت ديگر به جاى نيت عمره تمتع، حج تمتع را قصد كند، پس اگر در نظرش آن است كه همين عمل را كه همه به جا مىآورند او هم به جا آورد و گمان كرده جزء اول از دو جزء حج، اسمش حج تمتع است، ظاهراً عمل او صحيح است و عمره تمتع است، و بهتر آن است كه نيت را تجديد كند.
مسأله 7- اگر به واسطه ندانستن مسأله يا جهت ديگر گمان كند كه حج تمتع بر عمره تمتع مقدم است و نيت حج تمتع كند به عزم اينكه پس از احرام برود به عرفات و مشعر و حج به جا آورد و عمره را پس از آن به جا آورد، احرام او باطل است و بايد در ميقات تجديد احرام كند؛ و اگر از ميقات گذشته است، بايد در صورت امكان برگردد به ميقات و مُحرم