توقف ندارد مالك شدنش به اين كه جنس نقد بشود يا قسمت نمايند، بلكه با مالك شريك مىشود در اجناس موجوده و مىتواند از مالك مطالبه قسمت نمايد و مىتواند قسمت خود را بفروشد.
مسأله 31 اگر خسارتى به مال مضاربه وارد شود از سود بايد جبران شود؛ چه خسارت قبل از پيدا شدن سود باشد يا بعد از آن، بنا بر اين مالك شدن عامل سود را، به طور تزلزل است و استقرار پيدا مىكند در صورتى كه مضاربه فسخ شود و مال نقد شود و قسمت شود، و بعيد نيست اگر قسمت هم نشده باشد به همان نقد شدن و فسخ شدن استقرار پيدا كند، بلكه اگر گفته شود كه به فسخ فقط تا تمام شدن مدت مضاربه اگر مدت داشته مستقر مىشود، بىوجه نيست.
مسأله 32 اگر از مال مضاربه طلبهايى به عهده اشخاص باشد، پس از آن كه مضاربه فسخ شد و يا انفساخ حاصل شد، ظاهر آن است كه بر عامل واجب نباشد جمع و مطالبه آن، خصوصاً اگر فسخ از عامل نباشد.
مسأله 33 پس از آن كه عقد مضاربه واقع شد و عامل سرمايه را گرفت نمىتواند تجارت را عقب بيندازد بيشتر از متعارف، و اگر عقب انداخت و مال تلف شد ضامن است.
مسأله 34 پدر و جد مىتوانند مال صغير را به مضاربه بدهند در صورتى كه مفسدهاى نباشد، و بهتر آن است كه ملاحظه مصلحت نمايند.
مسأله 35 مىشود تجارت به مال را به نحو جعاله قرار داد كه فايده مضاربه را داشته باشد، مثل اين كه صاحب مال بگويد اگر به اين مال تجارت كنى و ربح حاصل شود نصف آن يا ثلث آن مال تو، در اين صورت لازم نيست سرمايه پول باشد، بلكه مىشود جنس باشد يا دين باشد يا منفعت.