مسأله 3 اگر جنسى را كه بايد تحويل دهند از جهت اوصاف و مقدار، مساوى قرارداد باشد، واجب است تحويل بگيرد. و هم چنين است اگر مصداق جنس باشد با كمال اضافه، مثل تحويل بنده با سواد در صورتى كه بنده بىقيد خريده باشد، و در غير اين صورت لازم نيست قبول، مثلًا آن كه بنده بىسواد خريده و بايع بخواهد با سواد تحويل دهد.
مسأله 4 اگر مدت مقرر از براى تحويل جنس برسد و فروشنده متمكن نباشد از اداء متاع به سبب آفت يا به جهت تحصيل آن يا به واسطه نبودن جنس در جايى كه بايد تحويل دهد و قدرت هم نداشته باشد از جاى ديگر نقل كند و غير اينها از اعذار؛ مشترى مخير است كه معامله را فسخ كند و ثمن را از فروشنده پس بگيرد، و يا آن كه صبر كند كه متمكن شود، و مشترى نمىتواند فروشنده را الزام كند به قيمت روزى كه مدت منقضى شده على الاقوى در صورت زيادت قيمت روز. بلى با تراضى يكديگر عيبى ندارد؛ خواه با قيمت آن روز مساوى باشد يا زيادتر و يا كمتر، اگر چه احوط آن است كه زيادتر از سرمايه نگيرد.
خريد و فروش ميوهها
مسأله 1 جايز نيست فروختن خرما و ميوه درختان قبل از بروز و ظهور آنها در يك سال بدون ضميمه و جايز است فروختن ميوه آنها زائد بر يك سال با ضميمه و بدون آن و امّا بعد از ظاهر شدن آنها اگر بعد از بدوّ صلاح باشد و يا زائد بر يك سال يا با ضميمه بفروشد، بىاشكال جائز است فروختن آن، و در غير اين سه صورت هم اقوى جواز است با كراهت.
مسأله 2 مراد از بدوّ صلاح در خرما آن است كه سرخ يا زرد شود و در غير خرما آن است كه بعد از ريختن شكوفه دانههاى آن بسته و مأمون از آفت باشد نوعاً.