باشد، پس اگر در بعض معاملات ضرر كند و در بعض ديگر منفعت، جبران مىكند ضرر خود را از منفعت، پس اگر ضرر و نفع مساوى باشند، بعد از جبران استفاده ندارد.
مسأله 17 اگر چند قسم تجارت دارد كه در يكى از آنها ضرر نمايد، پس بنا بر اقوى جبران خسارت است از منافع كسبهاى ديگر، در صورتى كه متعارف باشد تجارت به انواع مختلفه از اجناس در يك مركز و يا در شعبههاى آن، مثل اين كه از براى يك تجارت به حسب دفتر و جمع و خرج شعبههاى متعدد و مختلفى وجود داشته باشد كه هر شعبه مخصوص كارى است كه در نظارتِ شعبه مركزى به كار خود ادامه مىدهند و شعبه مركزى به خرج و دخل آنها رسيدگى مىنمايد، كما اين كه اين طور تجارتها رايج و متداول است. بلى اگر از براى يك نفر تجارتهاى متعدده باشد كه هيچ كدام از جهت خرج و دخل مربوط به ديگرى نباشد، پس ظاهر آن است كه جبران خسارت يكى از آنها را از منافع ديگرى نمىتواند بنمايد.
مسأله 18 اگر از منفعت كسب مئونه سال خود را تأمين كند، مثل گندم و جو و برنج و روغن و ذغال و هيزم و حبوبات و قند و چاى و تنباكو و نمك و فلفل و زردچوبه و مانند آنها و در آخر سال چيزى از آنها زياد آمد؛ چه كم باشد چه زياد، بايد خمس باقى مانده را بدهد، و امّا فرش و رختخواب و ظرف و لوازم خانه و اسب مورد احتياج كه از منافع آنها استفاده مىكند، خمس در آنها واجب نيست.
مسأله 19 كسى كه محتاج خريدن خانه باشد از براى مسكن و خريدن آن متوقف باشد بر باقى گذاشتن زيادى از مئونه چند سال روى هم، پس اگر در يك سال زمين خانه خريدارى كند و در سال ديگر در و پنجرهاش را و در سال سوم آجر و لوازمات آن را، خمس به آن تعلق نمىگيرد، لكن اگر پول آنها را كنار بگذارد براى خريدن خانه، از مئونه محسوب نمىشود و واجب مىشود اخراج