مسأله 2587- حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده ندارد، مانند مار، با سر بريدن حلال نمىشود، ولى مرده آن پاك است.
مسأله 2588- سگ و خوك بواسطه سر بريدن و شكار كردن پاك نمىشوند و خوردن گوشت آنها هم حرام است. و حيوان حرام گوشتى را كه درنده و گوشتخوار است مانند گرگ و پلنگ اگر به دستورى كه گفته مىشود سر ببرند، يا با تير و مانند آن شكار كنند پاك است، ولى گوشت آن حلال نمىشود، و اگر با سگ شكارى آن را شكار كنند، پاك شدن بدنش هم اشكال دارد.
مسأله 2589- فيل و خرس و بوزينه و موش و حيواناتى كه مانند مار و سوسمار در داخل زمين زندگى مىكنند، اگر خون جهنده داشته باشند و به خودى خود بميرند نجسند، و همچنين اگر سر آنها را ببرند پاك نمىشوند مگر راسو و سوسمار كه پاك شدن آن با تذكيه، خالى از وجه نيست.
مسأله 2590- اگر از شكم حيوان زنده بچه مردهاى بيرون آيد يا آن را بيرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است.
دستور سربريدن حيوانات
مسأله 2591- دستور سر بريدن حيوان آن است كه چهار رگ بزرگ گردن آن را از پايين برآمدگى زير گلو به طور كامل ببرند، و اگر آنها را بشكافند كافى نيست.
مسأله 2592- اگر بعضى از چهار رگ را ببرند و صبر كنند تا حيوان بميرد بعد بقيه را ببرند فايده ندارد، بلكه اگر به اين مقدار هم صبر نكنند ولى به طور معمول چهار رگ را پشت سر هم نبرند، اگرچه پيش از جان دادن حيوان بقيه رگها را ببرند اشكال دارد.
مسأله 2593- اگر گرگ گلوى گوسفند را بطورى بكند كه از چهار رگى كه در گردن است و بايد بريده شود، چيزى نماند، آن حيوان حرام مىشود، ولى اگر مقدارى از گردن را بكند و چهار رگ باقى باشد، يا جاى ديگر بدن را بكند، در صورتى كه گوسفند زنده باشد و به دستورى كه گفته مىشود سر آن را ببرند حلال و پاك مىباشد.