بايد بگويد: بارَأتُ زَوْجَةَ مُوكِّلى فاطِمَةَ عَلى مَهْرِها فَهِىَ طالِقٌ و در هر دو صورت اگر به جاى كلمه (عَلى مَهْرِها) (بِمَهْرها) بگويد اشكال ندارد.
مسأله 2533- صيغه طلاق خلع و مبارات بايد به عربى صحيح خوانده شود، ولى اگر زن براى آن كه مال خود را به شوهر ببخشد مثلًا به فارسى بگويد براى طلاق فلان مال را به تو بخشيدم اشكال ندارد.
مسأله 2534- اگر زن در بين عدّه طلاق خلع، يا مبارات از بخشش خود برگردد، شوهر مىتواند رجوع كند و بدون عقد دوباره او را زن خود قرار دهد.
مسأله 2535- مالى را كه شوهر براى طلاق مبارات مىگيرد، بايد بيشتر از مَهر نباشد ولى در طلاق خلع اگر بيشتر باشد اشكال ندارد.
احكام متفرقه طلاق
مسأله 2536- اگر با زن نامحرمى به گمان اين كه عيال خود او است نزديكى كند، چه زن بداند كه او شوهرش نيست، يا گمان كند شوهرش مىباشد، بايد عده نگهدارد.
مسأله 2537- اگر با زنى كه مىداند عيالش نيست زنا كند، چنانچه زن نداند كه آن مرد شوهر او نيست، بنابر احتياط واجب بايد عده نگهدارد.
مسأله 2538- اگر مرد، زنى را گول بزند كه از شوهرش طلاق بگيرد و زن او شود طلاق و عقد آن زن صحيح است، ولى هر دو معصيت بزرگى كردهاند.
مسأله 2539- هرگاه زن در ضمن عقد با شوهر شرط كند كه اگر شوهر مسافرت نمايد، يا مثلًا شش ماه به او خرجى ندهد اختيار طلاق با او باشد، اين شرط باطل است، ولى چنانچه شرط كند كه اگر مرد مسافرت كند، يا مثلًا تا شش ماه خرجى ندهد، از طرف او براى طلاق خود وكيل باشد، چنانچه پس از مسافرت مرد يا خرجى ندادن شش ماه، خود را طلاق دهد صحيح است.
مسأله 2540- زنى كه شوهرش گم شده، اگر بخواهد به ديگرى شوهر كند، بايد نزد مجتهد عادل برود و به دستور او عمل نمايد.
مسأله 2541- پدر و جد پدرى ديوانه، اگر مصلحت باشد مىتوانند زن او را طلاق بدهند.