مسأله 2522- طلاق بائن آن است كه بعد از طلاق، مرد حق ندارد به زن خود رجوع كند، يعنى بدون عقد او را به زنى قبول نمايد و آن بر پنج قسم است: اول:
طلاق زنى كه نُه سالش تمام نشده باشد. دوم: طلاق زنى كه يائسه باشد يعنى اگر سيده است بيشتر از شصت سال و اگر سيده نيست بيشتر از پنجاه سال داشته باشد.
سوم: طلاق زنى كه شوهرش بعد از عقد با او نزديكى نكرده باشد. چهارم: طلاق سوم زنى كه او را سه دفعه طلاق دادهاند. پنجم: طلاق خلع و مبارات و احكام اينها بعداً گفته خواهد شد و غير اينها طلاق رجعى است كه بعد از طلاق تا وقتى زن در عدّه است مرد مىتواند به او رجوع نمايد.
مسأله 2523- كسى كه زنش را طلاق رجعى داده، حرام است او را از خانهاى كه موقع طلاق در آن خانه بوده بيرون كند، ولى در بعضى از مواقع كه در كتابهاى مفصل گفته شده، بيرون كردن او اشكال ندارد، و نيز حرام است زن براى كارهاى غيرلازم از آن خانه بيرون رود.
احكام رجوع كردن
مسأله 2524- در طلاق رجعى مرد به دو قسم مىتواند به زن خود رجوع كند:
اول: حرفى بزند كه معنايش اين باشد كه او را دوباره زن خود قرار داده است. دوم:
كارى كند كه از آن بفهمند رجوع كرده است.
مسأله 2525- براى رجوع كردن لازم نيست مرد شاهد بگيرد، يا به زن خبر دهد، بلكه اگر بدون اين كه كسى بفهمد، بگويد به زنم رجوع كردم صحيح است.
مسأله 2526- مردى كه زن خود را طلاق رجعى داده، اگر مالى از او بگيرد و با او صلح كند كه ديگر به او رجوع نكند، حق رجوع از بين نمىرود.
مسأله 2527- اگر زنى را دوبار طلاق دهد و به او رجوع كند. يا دوبار او را طلاق دهد و بعد از هر طلاق عقدش كند، بعد از طلاق سوم آن زن بر او حرام است، ولى اگر بعد ازطلاق سوم بهديگرى شوهر كند، با چهارشرط بهشوهر اول حلال مىشود،