چهارم: كشمش. پنجم: طلا. ششم: نقره. هفتم: شتر. هشتم: گاو. نهم: گوسفند. و اگر كسى مالك يكى از اين نُه چيز باشد، با شرايطى كه بعداً گفته مىشود بايد مقدارى كه معين شده به يكى از مصرفهايى كه دستور دادهاند برساند.
مسأله 1854- سُلْت كه دانهاى است به نرمى گندم و خاصيت جو دارد زكات ندارد، ولى عَلْس كه مثل گندم است و خوراك مردمان صنعا مىباشد، زكاتش بنابر احتياط واجب بايد داده شود.
شرايط واجب شدن زكات
مسأله 1855- زكات در صورتى واجب مىشود كه مال به مقدار نِصاب كه بعداً گفته مىشود برسد و مالك آن، بالغ و عاقل و آزاد باشد و بتواند در آن مال تصرف كند.
مسأله 1856- بعد از آن كه انسان دوازده ماه مالك گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره بود بايد زكات آن را بدهد. ولى از اول ماه دوازدهم نمىتواند طورى در مال تصرف كند كه مال ازبين برود واگر تصرف كند ضامن است وچنانچه درماه دوازدهم بدون اختيار او بعضى از شرطهاى زكات از بين برود زكات بر او واجب نيست.
مسأله 1857- اگر مالك گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره در بين سال بالغ شود، زكات بر او واجب نيست.