معمولى طلاست، يعنى اگر قيمت چيزى را كه از معدن بيرون آورده، بعد از كم كردن مخارجى كه براى آن كرده به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا برسد، بنابر احتياط واجب بايد خمس آن را بدهد.
مسأله 1800- استفادهاى كه از معدن برده، اگر قيمت آن به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا نرسد، خمس آن در صورتى لازم است كه به تنهايى يا با منفعتهاى ديگر كسب او از مخارج سالش زياد بيايد.
مسأله 1801- گچ و آهك و گل سرشور و گِل سرخ، بنابر احتياط واجب از معدن محسوب است و خمس دارد.
مسأله 1802- كسى كه از معدن چيزى به دست مىآورد، بايد خمس آن را بدهد چه معدن روى زمين باشد، يا زير آن، در زمينى باشد كه ملك است، يا در جايى باشد كه مالك ندارد.
مسأله 1803- اگر نداند چيزى را كه از معدن بيرون آورده به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا مىرسد يا نه، بنابر احتياط واجب بايد به وزن كردن يا از راه ديگر، قيمت آن را معلوم كند.
مسأله 1804- اگر چند نفر چيزى از معدن بيرون آورند، چنانچه بعد از كم كردن مخارجى كه براى آن كردهاند، اگر سهم هر كدام آنها به 105 مثقال نقره يا 15 مثقال طلا برسد، بايد خمس آن را بدهند.
مسأله 1805- اگر معدنى را كه در ملك ديگرى است بيرون آورد، آنچه از آن به دست مىآيد، مال صاحب ملك است و چون صاحب ملك براى بيرون آوردن آن خرجى نكرده، بايد خمس تمام آنچه را كه از معدن بيرون آمده بدهد.
3- گنج
مسأله 1806- گنج مالى است كه در زمين يا درخت يا كوه يا ديوار پنهان باشد و كسى آن را پيدا كند و طورى باشد كه به آن، گنج بگويند.
مسأله 1807- اگر انسان در زمينى كه ملك كسى نيست گنجى پيدا كند، مال خود او است و بايد خمس آن را بدهد.