responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تحرير الوسيلة (نشر آثار) نویسنده : خمینی، سید روح الله    جلد : 1  صفحه : 671

كتاب عاريه‌

عاريه عبارت است از مسلط كردن بر عين تا به طور تبرع از آن انتفاع برده شود و يا عقدى است كه نتيجه‌اش اين است و يا نتيجه‌اش تبرع به منفعت است. و عاريه از عقود است، كه احتياج به ايجاب دارد با هر لفظى كه عرفاً در اين معنى ظهور داشته باشد- مانند قول شخص: «به تو عاريه دادم» يا «به تو اذن دادم كه از آن انتفاع ببرى» يا «انتفاع ببر از آن» يا «بگير آن را تا از آن انتفاع ببرى» و مانند اين‌ها. و به قبول احتياج دارد، كه عبارت از هر چيزى است كه مفيد رضايت به آن باشد. و جايز است كه قبول، با فعل باشد؛ به اين ترتيب كه بعد از آن‌كه عاريه دهنده به اين عنوان ايجاب را گفت، عاريه‌گيرنده آن را بگيرد. بلكه ظاهر آن است كه با معاطات (هم) واقع مى‌شود، مثل اينكه پيراهنى را به او بدهد تا آن را بپوشد و او هم براى همين منظور بگيرد، يا ظرف و بساطى را به او بدهد تا بكار ببرد و او هم آن را بگيرد و بكار ببرد.

مسأله 1- لازم است معير (عاريه دهنده) مالك منفعت باشد و صلاحيت تصرف را داشته باشد؛ پس عاريه دادن غاصب، عين يا منفعتى را صحيح نيست. و در جارى شدن فضولى در عاريه تا اينكه با اجازه مالك صحيح شود وجه قويّى است. و همچنين عاريه دادن بچه و ديوانه و كسى كه به خاطر سفاهت يا افلاس، محجور شده صحيح نيست، مگر اينكه با اذن ولىّ يا طلبكارها باشد. و در اينكه عاريه دادن بچه با اذن ولىّ صحيح باشد، احتمالى هست كه خالى از قوت نيست.

مسأله 2- شرط نيست كه عاريه دهنده مالك عين باشد، بلكه مالك منفعت بودن از

نام کتاب : ترجمه تحرير الوسيلة (نشر آثار) نویسنده : خمینی، سید روح الله    جلد : 1  صفحه : 671
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست