نام کتاب : ترجمه تحرير الوسيلة (نشر آثار) نویسنده : خمینی، سید روح الله جلد : 1 صفحه : 654
است؛ زيرا صفت (خياطت) به تبع عين، ملك مستأجر است و اجير بعد از آنكه از عهده موصوف با صفتش (لباس دوخته) در آمد، حق مطالبه اجرت قرارداد شده را دارد؛ زيرا عمل را در قالب بدل آن تسليم نموده است.
مسأله 17- اگر مستأجر، اجرت را بذل نمايد، يا به موجب شرط، حق داشته باشد آن را تأخير بيندازد، ولى موجر از تسليم عينى كه به اجاره داده خوددارى كند، اجبار به تسليم آن مىشود و اگر اجبار او ممكن نباشد، مستأجر حق دارد اجاره را فسخ و رجوع به اجرت نمايد و حق دارد كه اجاره را باقى بدارد و عوض منفعت از دست رفته را از موجر مطالبه نمايد. و همچنين است اگر بعد از تسليم، بدون فاصله يا در اثناى مدت اجاره عين را از او بگيرد؛ ليكن در صورت دوم اگر اجاره را فسخ نمود، فقط نسبت به باقىمانده مدت فسخ مىشود؛ در نتيجه به اجرتى كه مقابل آن است رجوع مىنمايد.
مسأله 18- اگر چهارپايى را به زيد اجاره دهد و چهارپا فرار كند، اجاره باطل است؛ چه قبل از تسليم باشد يا بعد از تسليم در اثناى مدت اجاره؛ در صورتى كه فرار آن به خاطر اينكه مستأجر در حفظ آن تقصير كرده است نباشد.
مسأله 19- اگر مستأجر، عين مورد اجاره را تحويل بگيرد و منفعت آن را استيفا نكند تا مدت اجاره بگذرد، مثل اينكه خانهاى را مدتى اجاره كند و آن را تحويل بگيرد و ساكن آن نشود تا مدت بگذرد، پس اگر اين جريان با اختيار او باشد، اجرت بر او مستقر مىشود. و در حكم آن است جايى كه موجر، عين مستأجره را در اختيار بگذارد و مستأجر از تحويل گرفتن و استيفاى منفعت از آن خوددارى كند تا مدت بگذرد. و همچنين است حال در اجير گرفتن براى كارها، پس وقتى اجير خود را تسليم كند و براى عمل آماده شود و مستأجر از پذيرفتن وى خوددارى نمايد، مثل اينكه شخصى را اجير كند تا برايش لباس معينى را در وقت معيّنى بدوزد و از دادن پارچه به او خوددارى كند تا وقت بگذرد، كه اجير بر او استحقاق اجرت پيدا مىكند؛ چه در آن وقتى كه از پذيرش او خوددارى كرده، اجير براى خودش يا ديگرى به كارى مشغول بشود يا اينكه بىكار بماند. و اگر استيفا نكردن منفعت از روى عذر باشد، در صورتى كه آن عذر، عذرى عمومى باشد به طورى
نام کتاب : ترجمه تحرير الوسيلة (نشر آثار) نویسنده : خمینی، سید روح الله جلد : 1 صفحه : 654