responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : استفتاآت نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 2  صفحه : 600

لقطه‌

س 1

- ما مدتى پيش در مسير سدّ كرج يك گردن بند طلايى پيدا كرديم و مدتى است نزد ما مى‌باشد كه از پيدا شدن صاحبش مأيوسيم، قيمت اين گردن بند به قيمت روز به مبلغ پانزده هزار ريال مى‌باشد آيا اجازه فروش مى‌فرماييد تا پول آن به فقير متدين داده شود و يا اينكه اصل گردن بند به شخص فقير داده شود؟

ج‌

- با فرض يأس از مالك آن مجازيد اصل گردن بند را از طرف صاحبش به فقير صدقه بدهيد. [1]

س 2

- اين جانب حدود دو، سه سال پيش در جاده تهران مشهد كه به روستا مى‌رفتم در كنار جاده يك كيف كه داراى حدود دو هزار الى دو هزار و پانصد تومان پول بود پيدا كرده و به پدرم دادم كه او هم اين مبلغ را بنا به عدم آگاهى يا اصول ديگر گرفت و يك تلويزيون خريد و از آن موقع از اين تلويزيون استفاده مى‌شود. ضمنا در كيف پول، مدركى هم بود كه نشان مى‌داد صاحب پول اهل مشهد است از شهر ما هم تا مشهد چهار صد و پنجاه‌


[1] اين اجازه خصوصى بوده است.

نام کتاب : استفتاآت نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 2  صفحه : 600
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست