مىنمايد، با اين توصيف آيا من مىتوانم توليت ملك را به ايشان واگذار نمايم؟
شرعا وظيفه چيست؟
ج
- توليت قابل واگذارى نيست ولى متولّى شرعى مىتواند براى خود وكيل بگيرد.
س 139
- وقفنامهاى در آن شرايط توليت به شرح: اعلم، افقه، اورع، از هد و اتقاى اولاد ذكور از نسل واقف است؛ آيا مراد از اعلم وافقه اين است كه بالنّسبه به سايرين آشنايى با مسائل دينى بيشتر داشته باشد و لو اين كه طلبه و روحانى نباشد و عوام و يا تحصيل كرده علوم جديد باشد و يا اين كه از آن فهميده مىشود كه حتما روحانى و عالم باشد؟ كه اگر اينطور باشد، در حال حاضر از نسل واقف كسى كه متّصف به صفات مذكوره باشد نيست ولى در ميان فرزندان كه موقوف عليهم مىباشند، دكتر و آموزگار و تحصيل كرده جديد مىباشند. متمنّى است اعلام فرماييد كه توليت موقوفه به چه طريقى اعمال شود؟
ج
- اگر بين اولاد ذكور عالم به فقه نباشد، متولّى ندارد و توليت با حاكم شرع است.
س 140
- چند سال قبل عدّهاى از مسلمين به كمك يكديگر يك دستگاه ساختمان را خريدارى كردهاند، اين ساختمان به نام حسينيّه تكميل شده و اتمام يافته؛ قباله نيز به نام يكى از اعضاى هيأت، ثبت سند شخصى شده است؛ امّا فعلا نسبت به او متعرّض شده و مىگويند بايد قباله وقف شود، آنها بعد از تشكيل جلسه عمومى و رأىگيرى شخص ديگرى را انتخاب كردهاند، امّا شخص سابق بدون رضايت و اجازه مردم سند را وقف كرده و توليت را به نام خودش