اين جانب و عائلهام مىباشد، طبق وقفنامه جهت مسجد يا حمام و يا ساير امور عام المنفعه وقف مؤبّد كردم و مقرّر شد كه حاكم شرع دادگاه با مشورت و صلاحديد امام جمعه به نحو احسن از آن استفاده نمايد و قيد شد كه خودم مادام الحيات حق نظارت داشته باشم، صيغه جارى شد ولى مورد وقف تحويل حاكم شرع و امام جمعه داده نشد و چون به موضوع و آينده وقف بر اثر بيسوادى و كهولت سن مطّلع و واقف نبودم ناآگاهانه وقفنامه را انگشت و مهر زده، با گذشت اندك زمان از عمل خود نادم و پشيمان شدم بدين سبب اعلام ندامت و ابطال وقفنامه را از مراجع مذكور خواستهام، ولى توجّهى نفرمودهاند.
البته مورد وقف را هم كما كان تحويل نداده و در تصرفم مىباشد و امور زندگيم از همين محل تأمين مىشود و راضى به تحويل وقف نيستم تمنّا دارم نظر و فتواى حضرت امام را در ذيل اين ورقه مرقوم فرمائيد.
ج
- تنها خواندن صيغه وقف و ثبت در دفتر كافى براى تماميّت وقف نيست. و تا عين موقوفه تسليم جهت وقف نشده، واقف مىتواند برگردد.
س 15
- در زمان طاغوت محلّى به عنوان دبستان تهيه مىشود كه پول آن را افراد زيادى دادهاند، ولى سند آن به اسم سه نفر ثبت است. در حال حاضر با اين محل چه كنيم و آن را به چه ارگانى واگذار نماييم؟
ج
- اگر دبستان است بايد دبستان باقى بماند و لو به واگذارى آن به فرهنگ.
س 16
- شخصى كه در سنوات گذشته همواره كارهاى دائمى وى نوازندگى و سلمانى و دورهگردى بوده است، در سال 1350 در پيشگاه