- شخصى يك ساختمان و دو زن و ده فرزند پسر و دختر در شهرى داشته كه آن شخص مدتى است فوت كرده و يكى از پسرها و يكى از زنها و يكى از نوه پسرهايش از آن زمان در آن خانه نشستهاند و يك اطاق هم خالى بوده كه يكى از دخترهايش اين اطاق را به تصرف درآورده و به يك زن بىشوهر و بىبچه و بىكس داده و آن پسرى كه از زمان پدر تا حالا در آن خانه نشسته حالا خطاب به آن دختر مىگويد كه بايد اين زن بيرون برود و خودت بيايى بنشينى. آن دختر مىگويد من احتياج ندارم و بدون كرايه به يك زن بىسرپرست دادهام. اما آن پسر مىگويد بنابراين بايد او ماهانه مبلغ 500 تومان كرايه بدهد آيا اولا از نظر شرعى در اين مدت كه پدر آن شخص فوت كرده و خودش در خانه مىنشسته و وارثهاى ديگر راضى نبودهاند چه حكمى دارد؟ و ثانيا اين كرايهاى كه مىخواهد از آن زن بىسرپرست بگيرد به او مىرسد يا نه؟ و از طرف ديگر نماز و روزه آن زن صحيح است يا صحيح نيست؟ و ضمنا حاضر نيستند اموال اين مرحوم را تقسيم بكنند و هر كدام از اين بچهها مقدارى از ملك و باغ را تصرف كرده و حاصلش را مىبرند از نظر شرعى اين مسأله چه حكمى دارد؟
ج
- تصرف در مال مشترك بايد با اجازه همه شركاء باشد و بدون اجازه غصب و موجب ضمان اجرت المثل است.
س 5
- مزرعهاى است داراى هشت مالك كه چهار تا يا بيشتر از مالكين آن در هفتهاى چهار يا پنج روز آب دارند و آب خود را براى لولهكشى ده مىدهند و بقيه شركا راضى نيستند آيا از نظر شرعى مىتوان سهميه افرادى را كه راضى هستند به وسيله لوله از زمينهاى مشاع مزرعه