باقيات الصالحات و زير نظر عالم بزرگ با اجراى صيغه شرعى صلح نموده سپس ديگرى با ادعاى حق كلى قصد دارد از عين مال فوق الذكر استيفاى حق نمايد تا در نتيجه صلح باطل شود حالا با توجه به اينكه بر فرض ثبوت دعوى جهت استيفاى حق ادعايى، مال ديگرى وجود دارد آيا شرعا اين عمل جايز است و بدين وسيله صلح باطل مىگردد يا نه؟
ج
- چنانچه عين مال مورد مصالحه متعلق حق كسى نباشد صلح صحيح و بايد طبق آن عمل شود و صاحب دعوى حق ابطال صلح را ندارد.
س 12
- در سال 1316 شمسى ملكى از پدرم به اين جانبه و برادرم به ارث رسيده، در مدركى كه از آن زمان مانده چون سهم بنده كمى بيشتر از برادرم بوده قيد شده كه مبلغ ده تومان و نيم بايد به برادرم بدهم و اين مبلغ به برادرم پرداخت شده ولى رسيدى نداريم چون برادرم رسيد نداده حالا چون متأسفانه نه مادرم در قيد حيات است و نه برادرم، برادرزادههايم اظهار طلب ملك مىكنند خواهشمندم بفرماييد اكنون چه مبلغى بايد بپردازم آيا همان ده تومان و نيم را يا بيشتر؟
ج
- بيش از مبلغى كه در ضمن مصالحه قرارداد شده را حق ندارند و چنانچه شما مدعى پرداخت آن هستيد بايد شرعا اثبات نماييد و اختلاف بايد در محكمه شرعيه حلّ شود يا به طورى با هم مصالحه نماييد.
س 13
- شخصى در زمين بايرى خانه ساخته و جهت مشروب كردن خانه و اشجارش از زمين مزروعى ملكى شخص ديگرى در مدت شانزده سال