responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : استفتاآت نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 496

س 14

- اين جانب تنها پسر خانواده هستم، اكنون كه تكليف شرعى شده كه به جبهه بروم، والدينم مخالفت مى‌كنند، البتّه ايشان معتقد به اسلام و انقلابند، ولى چون مادرم دچار ناراحتى قلبى است مرا از رفتن منع مى‌كنند، آيا مجاز هستم كه بدون توجه آنان به جبهه بروم؟

ج‌

- تا موقعى كه جبهه‌ها نياز به نيرو دارند، شركت در جبهه واجب است و اذن والدين شرط نيست.

س 15

- جوانى هستم بيست‌ساله، علاقه زيادى به شركت در جنگ داشته و دارم ولى پدر و مادرم به علّت اين كه من تنها فرزند خانواده هستم، با رفتن من به جبهه مخالفت مى‌كنند، البتّه من مى‌توانم بدون اجازه آنها و به زور بروم ولى فكر كردم رفتن من از نظر شرعى شايد اشكال داشته باشد و در قيامت مورد بازخواست قرار گيرم! لطفا تكليف مرا روشن كنيد!

ج‌

- تا موقعى كه جبهه‌ها نياز به نيرو دارند، اجازه والدين شرط نيست‌

س 16

- من دكتر رفتم پس از معاينه من گفت: شما نمى‌توانيد به جبهه برويد، در اين صورت من كه 16 ساله هستم جبهه رفتنم چگونه است؟

ج‌

- كسى كه مريض است و قدرت و كارائى ندارد رفتن آن به جبهه واجب نيست.

س 17

- اين جانب در كارگاهى مشغول فعاليتهاى صنعتى هستم و هدفم ابتكار و كمك به صنايع كشور است و قبلا هم طرحى در زمينه استفاده از انرژى خورشيدى هم داشته‌ام كه فعلا ناتمام مانده، آيا مصلحت اقتضا مى‌كند كه كارم را رها كرده و به جبهه‌ها بروم؟

نام کتاب : استفتاآت نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 1  صفحه : 496
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست