تصحيح التوكّل» [1] همين است كه مذكور شد؛ گرچه شارح قاسانى[2] غير از آن فهميده و شرح كرده [3]. بالجمله، اجمال در طلب و سعى در حاجات خود و مؤمنين، منافات با توكل ندارد، چنانچه معلوم شد.
فصل پنجم در بيان آنكه توكل از جنود عقل و از لوازم فطرت مخموره است، و اشاره به معنى حرص و اين كه از جنود جهل و ابليس و از لوازم فطرت محجوبه است
بدان كه يكى از لطايف و حقايقى كه در فطرت تمام عائله بشرى، به قلم قدرت ازلى، ثبت و از احكام فطرت مخموره است، فطرت افتقار است.
و آن چنان است كه جميع سلسله بشر- بىاستثناء احدى از آحاد- بىاختلاف رائى از آراء، خود را به هويّت ذاتيّه و به حسب اصل وجود و كمال وجود محتاج و مفتقر، و حقيقت خود را متعلق و مرتبط بيند. و فرضاً اگر سلسله غير متناهيه [اى] از آنها تشكيل شود، جميع آحاد سلسله غير متناهيه به لسان
[1] شرح منازل السائرين، عبد الرزَّاق كاشاني، ص 174.
[2] مراد از شارح قاسانى، مولى عبد الرّزاق كاشانى، متوفّى در سال 735 هجرى است. وى از عرفاى محقّق قرن هشتم هجرى و جامع علوم ظاهرى و باطنى بوده. وى از اجلّه شاگردان شيخ كبير صدر الدّين قونيوى، و با علاء الدّوله سمنانى معاصر بوده و مكاتبات عرفانى داشته، و شاگردى محقّق همچون شيخ داود قيصرى (شارح مشهور فصوص ابن عربى) را تربيت كرده است. او را تأليفات بسيار بوده كه مشهورترين آنها عبارتند از: شرح فصوص الحكم ابن عربى، شرح منازل السائرين خواجه عبد اللَّه انصارى، تأويلات آيات قرآن كريم (كه به خطاء به ابن عربى نسبت داده شده است) و اصطلاحات الصوفيّة.
(الذريعة، آقا بزرگ طهرانى، ج 14، ص 188؛ نفحات الانس، جامى، ص 483).
[3] شرح منازل السائرين، عبد الرّزاق كاشانى، ص 175- 174.