نام کتاب : « اسم مستأثر» در وصيت امام و زعيم اكبر نویسنده : محمدى گيلانى، محمد جلد : 1 صفحه : 34
ملكوت بر او تجلى مىكند و قدس لاهوت بر وى منعكس مى شود و عجائب آيات حق تعالى را مشاهده مىكند و معارف قرآنى را از آن مدارج تلقى مىنمايد، تلقىاى كه هيچگونه اشتباه و خطائى در آن راه ندارد.
تلقى معارف معارف قرآنى به تعليم الهى از راه دل: «... وَ فِي أَنْفُسِهِمْ» براى انسان وقتى ميسور است كه از عالم خلق وارسته، و به عالم امر و تجرد وابسته باشد و غبار و تراب قبر بدن و مشتهيات نفسانى را از سر و باطن خود زدوده باشد، چنين انسانى كه در هر يك از مقامات باطن، معناى تازه اى را تلقى مىنمايد و در هر موضوعى از موضوعات قرآنى به قدر عقول مستمع و مخاطب، تفسير تازهاى ارائه مىدهد.
بر همين تفاوت مقامات بطون قرآنى دلالت دارد. زيرا اين اوصاف كه برترين آنها كرامت عندالله تعالى است، و نازلترينشان، تنزيل به اين عالم است جملگى به حسب درجات و مقامات، قرآن است و در بعضى از اين مقامات صرير و صريف قلمهاى ملائكه شنيده مىشود.
علم بطون قرآن از طريق انديشه و قياس يا تقليد و روايت و سماع، عايد كسى نمىشود بلكه تعلّمى است لدنى باين معنا كه «يتَلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ» يا با اذن داعيه از غيب جهان از «مُطاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ» استماع مىنمايد.
و حاصل آنكه براى قرآن، درجات و مقاماتى است، چنانكه براى انسان است و نازلترين آن درجات قرآن، همانى است كه در جلد و غلاف است، و براى قرآن مجيد در هر مرتبه و مقام حاملانى است كه حفاظ قرآن در همان مرتبه و