نام کتاب : « اسم مستأثر» در وصيت امام و زعيم اكبر نویسنده : محمدى گيلانى، محمد جلد : 1 صفحه : 31
نمىكند، در اينصورت يا براى هميشه در صدورشان مدفون شده و به خاك سپرده مىگردد، يا بارمز و اشاره به بيان مىپردازند كه بدين وسيله از فتنه و ايذاء و تكفير قشريون در امان باشند، زيرا اسرار را با رمز و اشاره القاء نمودن غالباً بهانه بدست قشريها نمىدهد و باب تهمت را مسدود مىكند، چنانكه حضرت صديقه مريم عليها السلام براى نجات خويش از زبان مفتريان فقط باشاره اكتفا فرمودند: «فَاشارَت الى المَهدِ» چه اگر سخن و كلامى ابراز مىداشتند، دست آويز اهل غرض و مرض مىگرديده و حتى به مفاهيم غير عرفى بلكه غير معقول نيز ممكن بود تمسك كنند و افتراء ناموجه بر او را موجه سازند.
گران آمدن آنچه اهل الله به تعليم الهى آموخته اند بر غير اهل الله
مردم متعارف چون ديدهاند كه عالم شدن از طريق معهود، تعلم و درس خواندن و تلقى از افواه رجال و متون كتابها است، اين طريقه را، طريقه منحصر در تعلم پنداشتهاند ولى اين پندار حجابى است ضخيم كه مايه ضلال و اضلال است، و اين پندار آنان را از اعتقاد به علم لدنى «علمى كه خداى تعالى معلم آن است» محروم كرده است، و متأسفانه بركات آيه مباركه: «عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً». را خاتمه يافته تلقى كردهاند! و بنابراين هر معنائى كه حديث و نوين است ولى با مأنوسات آنها تطبيق ندارد يا از آن اعراض مىكنند: