كارمندان و كارگران اين طور مسائل حل بشود. اگر اين مسائل حل نشود، فرهنگ ما همان فرهنگ باشد، وزارتخانههاى ما همان وزارتخانهها باشد، افراد وزارتخانهها باز همان باشد، ادارات ما باز همان ادارات باشد، و مردم ما باز همان افكار را داشته باشند كه در زمان طاغوت داشتند، من خوف اين را دارم كه شكستى به ما وارد بشود كه ديگر جبران نتوانيم بكنيم. بايد همه با هم، همه مكلفيم- تكليفْ تكليف خدايى است- همه مكلفيم كه اسلام و كشور را نجات بدهيم.
شكست مكاتب با عرضه صحيح اسلام
در سالهاى طولانى كوشش كردند براى اينكه اسلام را مخفى نگه دارند؛ نگذارند اسلام آن طور كه هست در خارج عرضه بشود. اگر اسلام به آن طورى كه هست عرضه بشود، مكتبهاى ديگر عقب مىنشينند، مكتبهاى ديگر شكست مىخورند. لكن آنهايى كه مىخواستند مملكت ما را هر چه دارد ببرند و همه چيزهاى ما را غارت كنند، مخازن ما را ببرند، آنها در سالهاى طولانى نقشه كشيدند و اسلام را به آن طورى كه بود مخفى كردند حتى از خود مسلمين. حتى جوانهاى ما بىاطلاعند از اسلام، و جز صورتى اطلاع ندارند. اگر ان شاء اللَّه ما توفيق پيدا بكنيم و جمهورى اسلامى را با همه احكامى كه دارد، با همه احكام نورانى كه از طرف خداوند تعالى براى سعادت بشر آمده است، ما بتوانيم پياده بكنيم و با همت همه اقشار ملت و شما جوانهاى برومند بتوانيم پياده بكنيم، سعادتمند خواهيم شد.
مأموران دست نشانده
كشور ما همه چيز دارد؛ كشور ما يك كشور غنىاى است كه مخازن زيرزمينى بسيار دارد؛ بيشتر از آن مقدارى كه احتياج است، [1] دارد. يك كشور غنىاى است لكن دستهايى كه مىخواستند اين ثروت ما را ببرند، اينها نمىگذارند كه ايران به آن طورى كه بايد و شايد اداره بشود؛ و در هر چندى يك مأمورى مىگمارند براى اينكه مردم را يا