حالا گفت كدام طايفهشان- آمدهاند از همدان برداشتند. و اين نقطهها كه مىبينيد نقطههايى است كه در همدان مخازن هست. اينها كشف كردند و زير زمين است؛ ما هم حالا اطلاع نداريم. همه جا اين طور بوده است.
جَوسازى بر ضد اسلام
اينها به آنجا رسيدهاند كه اگر اين ملت تحت لواى اسلام مجتمع بشود، نمىتوانند [بر] آنها غلبه بكنند. كوشش كردند كه اين ملت را اول از اسلام كنار بگذارند، و اسلام را بد نمايش بدهند [گفتند] «اسلام، اصل اديان، از اول يك مخدِراتى بوده است! اينها را سرمايه دارها ايجاد كردهاند براى اينكه مردم را خواب بكنند! اديان اين طور بوده است كه يا حكومتهاى وقت يا سلاطين وقت يا قلدرهاى وقت اينها را ايجاد كردهاند تا اينكه مردم را اغفال كنند، و آنهايى كه بايد بچاپند مردم را، بچاپند»! اين يك منطقشان بوده است كه جدا كردهاند مردم را از اسلام؛ مىخواستند جدا بكنند از اسلام. و خيليها هم شايد باور كردند. در صورتى كه اولْ مطالعهاى كه انسان از حال انبيا مىكند اينها اشخاصى بودند كه قيام كردهاند.
پيامبران از اقشار محروم جامعه
خوب آنهايى كه ما اطلاع داريم حضرت ابراهيم بوده است، حضرت موسى بوده است، حضرت پيغمبر ما- صلى اللَّه عليه و آله و سلم- بوده است. بايد ديد كه اينها خودشان چه كاره بودهاند، از چه قشرى بودهاند تا ببينيم اين منطقى كه اينها مىگويند كه اينها را سرمايه دارها درست كردند صحيح است يا نه. حضرت موسى يك شبانى بوده است كه مدتها شبانى مىكرده است. حضرت موسى با عصاى خودش از همين توده بلند شد و با فرعون معارضه كرد؛ نه فرعون موسى را ايجاد كرد! موسى از اين مردم بود. فرعون هم هر چه جديت كرد- لا بد مثنوى را ملاحظه كردهايد؛ آن طولانى است در اينجا بحث دارد- [1] هر چند كه خواست نشود اين شد. و حضرت موسى از همين، از
[1] اشاره به داستان موسى و فرعون در مثنوى معنوى- دفتر سوم.