اگر يك ملت پنجاه هزار نفرى باشند و مستقل باشند، يك ملت پنجاه هزار نفرى باشند و خودشان اداره بكنند مملكتشان را، هيچ قدرتى نمىتواند بر آنها تحميل كند اين را؛ اما اشكال سر اين است كه اينها از باطنِ خودِ مملكتْ فساد را ايجاد مىكنند. او خارج نشسته مىگويد كه ما دخالت نمىكنيم در مملكت! دخالت نكردن به اين معنا كه مستقيماً شما بفرستيد يك نظامى را بدون اينكه [بهانهاى] باشد و با توپ و تفنگ بفرستيد ايران را بگيرند، خوب اين حالا نيست؛ اما مستشارها را به عنوان اينكه اينها خدمتگزار به ملت هستند، اينها مىخواهند تربيت كنند- مثلًا- ارتش را، مىخواهند چه بكنند فرستاديد؛ از آن طرف هم در تمام شئون اين مملكت شما دخالت داريد و تصرف داريد.
ايران آزاد
يك ايرانِ آزادْ ما مىخواهيم و يك ايران مستقل ما مىخواهيم، يك ايران قدرتمند مىخواهيم، يك ايرانى ما مىخواهيم كه خود ملت بايستد و خود ملت اداره كند مملكت را. ما پنجاه سال است كه اصلًا نه مجلس داشتيم نه دولت داشتيم نه شاه داشتيم؛ هيچ يك. هيچ چيز نداشتيم. همهاش تحت اداره ديگران بوده و ديگران ادارهاش مىكردند. الآن مملكت ما قيام كرده است كه نگذارد اين هرج و مرجى كه دولتهاى خارجى مىخواهند، اينها باشد. مىخواهد نگذارد اين بشود.
ثبات دروغين
خوب، حالا جمله ثانى ايشان را، خوب اين را هم از ايشان مىپرسيم كه الآن ثبات است در ايران؟ الآن شاه هست، الآن كه شاه نرفته، الآن كه شاه نرفته است سرتاسر ايران اين اختلافات هست؛ مردم ايستادهاند و مىگويند ما نمىخواهيم اين مردِكه را. آن هم با توپ و تفنگ و چماقِ اراذل و اوباش به جان مردم ريخته و مردم را دارد قتل و غارت مىكند. الآن ثبات است؟! در دو- سه روز پيش از اين در مشهد، مشهد مقدس، در معبد مسلمين، در حرم حضرت رضا- سلام اللَّه عليه- با تانك رفتند تا توىِ- اين طور كه