سخنرانى [در جمع ايرانيان مقيم خارج درباره قيام همگانى براى آزادى]
زمان: 3 آذر 1357/ 23 ذى الحجه 1398
مكان: فرانسه، نوفل لوشاتو
موضوع: قيام همگانى براى آزادى، استقلال و ثبات ايران
حضار: دانشجويان و ايرانيان مقيم خارج
اعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
پاسخ به توهينهاى كارتر
راجع به رفتن شاه، كه يكى از خواستهاى ملت است، از چيزهايى كه گفته شده است كه شاه نبايد برود اين است كه ثبات ايران، ثبات منطقه از بين مىرود و متزلزل مىشود. كارتر در اين نطق آخرش- اين طور كه نقل كردهاند- گفته است كه يك ايران مقتدر و مستقل، اين ثباتبخش است، ثباتآفرين است! بعد هم فرمودهاند كه ما نمىتوانيم ببينيم كه «يك مشت اراذل پست» شاه را كه كذا و كذا است مىخواهند ساقط كنند! حالا ما يك بررسى مىكنيم از اين دوتا مطلبى كه ايشان فرمودهاند كه ببينيم اولًا با رفتن شاهْ ثبات ايران، ثبات منطقه به هم مىخورد؟ و آن وقت، يك مشت اراذل و اراذل پست هستند كه شاه را نمىخواهند؟ و ايشان نمىتوانند ببينند كه يك مشت اراذل پست اين شاه را ساقط كنند!
دلسوزى كارتر!
مسأله اين طور نيست كه ايشان فكر مىكنند. خودشان هم مىدانند كه اين طور نيست. اما قضيه ثبات ايران؛ مقصود ايشان از اينكه ايران بايد ثابت باشد، و اينكه ايشان دلسوزى براى ايران مىكنند كه ايران بايد ثابت باشد- يا منطقه، كه خليج و اينها هم داخلش است، بايد ثابت باشد- و ايشان عدم ثبات ايران را، عدم ثبات منطقه را نمىتوانند تحمل كنند و ببينند، نكتهاش چيست؟ چطور ايشان همچو براى بشر دلسوز شدند؟! اين از اين است كه