- من كراراً گفتهام و نوشتهام كه ما بعد از بيرون كردن شاه و دودمانش- البته اين در صورتى است كه شاه به دست مردم نيفتد و الّا او را در دادگاه آزاد محاكمه كرده و به سزاى اعمالش مىرسانيم- و برچيدن رژيم شاهنشاهى، يك حكومت جمهورى اسلامى را به آراى عمومى مىگذاريم. در اين حكومتْ ايران آزاد خواهد شد و استقلال واقعى خود را به دست خواهد آورد؛ استقلال سياسى، نظامى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى. در اين حكومت همه آزادند تا اظهار عقيده كنند. مردم ايران از وابستگى به اجنبى و استبداد داخلى به جان آمدهاند و براى تحقق استقلال واقعى، خود را بىمحابا جلوى گلوله قرار مىدهند. در كجاى دنيا مردمى مثل مردم ايران مىتوان سراغ داد كه براى احقاق حق خود با دست خالى به جنگ امريكا، شوروى، انگليس و ساير كشورهاى طرفدار شاه برود. حال خوب فهميديد كه چه مىخواهم بگويم. البته براى همه مردم جهان و حتى سياسيون ايران سخت است قبول اين معنا كه چگونه بدون اتكا به شرق و غرب مىخواهيد پيروز شويد. و به همه و حتى سياسيون ايران- كه همگى گفتند و مىگويند شاه را اگر بتوانيم بيرون كنيم، با رژيم نمىشود مخالفت كرد، و به من همگى بدون استثنا مىگويند كه اولًا دست از مخالفت با رژيم شاهنشاهى بردار، مخالفت با رژيم غير ممكن است- من همان حرفى را كه به آنها زدم به شما هم صريحاً مىگويم كه به اميد خدا پيروزى نزديك است؛ من شاه را بيرون مىكنم، رژيم شاهنشاهى را از بن خواهم كند و جمهورى اسلامى را جايگزين آن خواهم كرد. و اما كودتاى نظامى در مقابل اين ملت؛ نه! به هيچ وجه اين گونه معانى مطرح نيست. اما كودتاى نظامى به نفع شاه اگر صورت گيرد دردى را دوا نمىكند؛ چرا كه امروزه مردم در چنين كودتايى به سر مىبرند و با اين وصف مقاومت كردهاند. باز مىگويم راهى جز بركنارى شاه و برچيده شدن نظام شاهنشاهى باقى نمانده است.