نيز در شيوه و شرايط پيدا شدن اين حق دستوراتى داده است كه نظام اقتصادى اسلام را و نيز روابط اقتصادى در جامعه اسلامى را از روابط و نظام اقتصادى سرمايه دارى امروز دنيا جدا مىكند. و اگر اين حدود و شرايط مراعات شود جامعه نه مشكلات و نابرابريهاى دنياى سرمايه دارى امروز را پيدا مىكند و نه دولت اسلامى به بهانههاى مختلف هر گونه آزادى را از انسانها سلب مىكند. در اينجا بايد نظام اقتصادى اسلام را در مجموعه قوانين و مقررات اسلامى در كليه زمينهها و شئون فردى و اجتماعى ملاحظه كرد. اين مسلّم است كه از نظر اسلامى حل تمامى مشكلات و پيچيدگيها در زندگى انسانها تنها با تنظيم روابط اقتصادى به شكل خاص حل نمىشود و نخواهد شد بلكه مشكلات را در كل يك نظام اسلامى بايد حل كرد، و از معنويت نبايد غافل بود كه كليد دردهاست. ما معتقديم تنها مكتبى كه مىتواند جامعه را هدايت كند و پيش ببرد اسلام است. و دنيا اگر بخواهد از زير بار هزاران مشكلى كه امروز با آن دست به گريبان است نجات پيدا كند و انسانى زندگى كند و انسان گونه، بايد به اسلام روى بياورد.
[آيا حقيقت دارد كه در مفهوم دولت، بين شما و آيت اللَّه شريعتمدارى اختلاف هست؟ به چه بخشى اين اختلاف مربوط مىشود؟ آيا لازم است كه احتمالًا يك شوراى علما متشكل از آيت اللَّهها تشكيل شود و دولت به همان شكل قديمى خود باقى بماند؟]
- بيش از يك سال است كه ملت ايران مكرراً خواستههاى خود را، حتى در برابر آتش مسلسل و توپ و تانك، بيان كرده است. در رفراندم تاسوعا و عاشورا با اكثريتى كه در تاريخ رأىگيريهاى دنيا كم نظير است، خواستار سرنگونى سلسله پهلوى و از بين رفتن رژيم سلطنتى و استقرار جمهورى اسلامى شده است؛ بنا بر اين در اين خواستها هر كه ترديد كند خود را از ملت جدا كرده است. و بديهى است كه اگر شورايى از علما و دانشمندان اسلامى كه آشنايى كامل به موازين و قواعد اسلامى دارند بر دولت جمهورى اسلامى نظارت نكنند، معيارهاى اسلام ممكن است- و لو به علت عدم توجه و آگاهى به آنها- رعايت نشود.
[قوانين اسلامىاى كه شما مايليد در ايران اجرا كنيد، شبيه عربستان سعودى و ليبى خواهند بود؟]