[نماينده ژيسكاردستن: هدف از ديدار، پيغامى است كه براى آيت اللَّه دارند. اين پيغام از طرف پرزيدنت كارتر براى امام مىباشد. وى در مكالمه تلفنى، از پرزيدنت ژيسكاردستن درخواست نموده است كه اين پيغام را به شما برسانيم
پرزيدنت كارتر در پيغام خود، خواسته است كه آيت اللَّه تمامى نيروى خود را براى جلوگيرى از عدم مخالفت با بختيار به كار برد. حملات به بختيار خطرات بسيار زيادى دارد، و قمارى است كه به تلفات زيادى منجر خواهد شد. به نظر پرزيدنت كارتر احتراز از هر گونه انفجارى در ايران، به نفع همه خواهد بود. خروج شاه قطعى است، و در آينده نزديكى رخ خواهد داد. به نظر كارتر مناسب خواهد بود كه وضعيت را تماماً زير كنترل خود بگيريد، تا آرامش باشد. آنچه لازم است بگويم، اين است كه بدانيد خطر دخالت ارتش هست، و وقوع اين خطر، اوضاع را بدتر خواهد نمود. آيا بهتر نخواهد بود كه يك دوره سكوت و آرامش به وجود آيد؟ پرزيدنت كارتر آرزو دارد كه اين پيغام، كاملًا مخفى و محرمانه بماند. يك وسيله ارتباطى مستقيم با آيت اللَّه، بايد فراهم گردد تا مرتب در جريان حوادث گذاشته شويد؛ و اين به نفع كشور شما، و خصوصاً آيت اللَّه مىباشد.
[1] به نقل از كتاب آخرين تلاشها در آخرين روزها، ص 91. آقاى ابراهيم يزدى درباره اين ملاقات نوشته است: در 18 دى ماه 57 (هشتم ژانويه 79) دو نفر از جانب ژيسكاردستن رئيس جمهور فرانسه، براى ديدار امام به نوفل لوشاتو آمدند. اين اولين بارى بود كه نمايندگان رسمى شخص رئيس جمهور به ديدار امام مىآمدند و روشن بود كه بايد مسئله مهمى مطرح باشد. ورود آنان به مقر امام در حالى بود كه دهها خبرنگار در اطراف منزل براى كسب خبر پرسه مىزدند و لذا از ورود آنان مطلع شده و مىخواستند بدانند كه چه خبر است.
در اين ملاقات كه من نيز حضور داشتم بعد از مبادله تعارفات معمولى، يكى از آنها (نمايندگان ژيسكاردستن) شروع به صحبت كرد؛ و پس از بيانات امام، نماينده پرزيدنت ژيسكاردستن، ضمن تشكر از امكان ملاقات با امام، و صحبت با ايشان، مجدداً يادآور شد كه اين پيغام محرمانه بماند، كه امام تأكيد كردند كه محرمانه بودن آن محرز است.