بشود كه خوب بخرد، به او مىدهد پول مىگيرد. به امريكا مىدهد به جاى اينكه ايشان پايگاه درست كرده است، نه ما پايگاه نمىخواهيم درست كنيم براى امريكا. ما پول مىگيريم براى اينكه اين ملت ضعيف را، اين ملت بىچيز را نجات بدهيم از اين وضعى كه دارد: اين زراعتى كه از دست داده، اين كشاورزى كه از دستش رفته است، اين صنعت مونتاژى كه براى خاطر مصلحت ديگران درست كرده است.
فروش نفت براى زدودن فقر
اگر يك حكومت صحيح پيش بيايد، نفت را مىفروشد و پول مىگيرد خرج مىكند از براى منافع خود ملت؛ اين فقرا را نجات مىدهد، اين اشخاصى كه ضعفا هستند؛ اينهايى كه الآن به واسطه شكست كشاورزى هجوم آوردند در اين سرماهاى زمستان به شهرها و مسكن ندارند، زير چادرها- نه مثل اين چادر كه حالا اينجا درست كرديد شما، خير آن چادرهاى بيچارگى كه آنها درست كردهاند- در اين سرماى زمستان زير چادرها زندگى مىكنند. در يك اتاقهاى گلى كه آنهايى كه رفتند مىدانند چه خبر است، در آنجا دارند زندگى مىكنند. هيچ ندارند. آب ندارند، برق ندارند، اسفالت ندارند. در يك گودالهايى هستند كه از اين گودالها زنهاى بيچاره بايد كوزه را بردارند- از قرارى كه نوشتهاند- پلههاى زيادى- حالا يادم نيست كه صدتا پله نوشته بودند يا يك خرده كمتر اما زياد بود- از اينها بايد بيايند بالا و بروند به آن شيرى كه وصل كردهاند كه آب هست توى خيابان، از آنجا كوزهشان را آب بكنند باز از اين پلهها برگردند بروند به آن محلى كه دارند؛ در اين سرماى زمستان و اين پلههاى لغزنده. شما ببينيد چه مصيبتى براى اين ملت هست. اين مصيبتها را مىخواهند رفع بكنند؛ مىخواهند مملكت يك مملكتى باشد كه هر جورى هست فقرا به حالشان رسيدگى بشود. پس اينكه مىگويد كه ديگر نفت در غرب نمىرود، روى يك فرضْ درست است، روى يك فرضْ دروغ است.
ايستادگى ملت ايران در برابر امريكا و شوروى
مطلب ديگرى كه ايشان گفتهاند اين است كه اگر من بروم بيرق سرخ زده مىشود! اين