سؤال: [ممكن است درباره زندگى خصوصى خود از سال 63 به بعد توضيحى بدهيد؟]
جواب: زندگى خصوصى من مثل زندگى خصوصى همه مردم عادى است. من طلبهاى هستم مثل ساير طلبهها.
[سالهاى عمر خود را كه دور از ايران بوديد چگونه گذرانديد؟]
- مدتى در تركيه تبعيد بودم- حدود يك سال- و بعد به نجف تبعيد شدم و چهارده سال در عراق بودم و فعلًا هم آمدهام اينجا. در اين مدت علاوه بر تدريس مسائل مذهبى، هر چند گاهى مردم را از جنايات شاه به وسيله پيام و با سخنرانى آگاه مىكردم. من در اين مدت يك لحظه ساكت نبودهام.
[چگونه فرانسه را به عنوان محل اقامت خود برگزيديد، و چگونه اين محل (خانه) خاص را براى اقامت برگزيديد؟]
- اول قصد داشتم از راه كويت به سوريه بروم. دولت با اينكه ويزا داشتم راهم نداد و گفت احساس خطر مىكند. حتى اجازه عبور تا فرودگاه را براى خود خطرناك خواند. به همين جهت آمدم در كشورى كه اين چنين نباشد. و اگر بتوانم در كشورى اسلامى به فعاليتهاى الهى خود ادامه دهم خواهم رفت. آمدن ما به اينجا علت خاصى ندارد.
[شرايط دولت فرانسه براى اقامت شما در اين كشور چه بود؟]
- دولت فرانسه هيچ گونه شرطى براى ماندن من نكرده است و من زير بار هيچ شرطى كه به ضرر ملت ايران باشد نمىروم. بله، در اوايل آنان از مصاحبات من جلوگيرى كردند كه آن هم رفع شد.