شما ارزنده است؛ بعد از مطالعه، يك كتاب قطور بايد نوشت. غمنامه، طولانى است. بايد در مطالعاتى كه مىكنيد يادداشتهايى بكنيد از وضع رئيس جمهور امريكا، و پشتيبانى از يك نفر كه هيچ حقوق بشر [را] ملاحظه نمىكند و بر ضد حقوق بشر رفتار مىكند، و هيچ يك از ملت ما او را نمىخواهد. اعلام مىكنند؛ هم روحانيون، بازارى، همه اقشار مردم؛ احدى او را نمىخواهند. كارتر او را پشتيبانى مىكند؛ اين براى ملت امريكا ضرر دارد. كارتر مىرود؛ اما ميزان، ملت امريكاست. ما مىخواهيم تمام بشر، زندگى در صلح كند و ما با ملت حسن ظن داشته باشيم. كارهاى كارتر ملت ما را به بدبينى به ملت امريكا مىكشد. شما بايد چارهاى بينديشيد؛ تنبهى به دولت بدهيد. كسى كه هيچ پايهاى ندارد، ايران را چاپيده است؛ در همان خود امريكا، در وزارت خارجه امريكا اسناد آن هست؛ اين گونه پشتيبانى مىكنند.
[كاتم: مسائل و نكات، عبارتند از اينكه، عقيده عمومى بر اين است كه اگر شاه برود، كودتا بعد از كودتا خواهد شد. در اينجا دو نظريه عمده وجود دارد؛ يكى نظريه برژينسكى است، كه حمايت و تأييد ژنرال براون- وزير دفاع امريكا- و سناتور جاكسون را دارد؛ اين اشخاص فكر مىكنند كه شوروى عامل تمامى اين مسائل است؛ نه آنكه شوروىها در اينجا با شما ارتباط دارند؛ نه؛ بلكه شوروىها هم مىخواهند كه حركت اسلامى در ايران پيروز شود؛ چرا كه براى روسها كودتاى نظامىِ ارتشيان، از پيروزى حركت اسلامى قابل تحملتر نخواهد بود. يك كودتا نظير افغانستان، به حمايت روسها محتمل مىباشد. نظريه دوم، متعلق است به ساير مقامات دولتى امريكا و از جمله سيا، كه به دو دليل آنها ايران را خوب مىشناسند و وضعيت را احساس مىكنند. نظر ژنرال ترنر، رئيس سيا، خلاف نظر برژينسكى است؛ آنها اعتقاد دارند كه جنبش [ايران] اصيل است؛ نه وابسته به روسها؛ اما معتقدند كه جنبش، انسجام ندارد و استمرارى در كارش نيست؛ نهادهاى تقويتى ندارد؛ لذا جنبش ناپديد خواهد شد، و اگر خواست موفق شود و بر كار بيايد، كودتا خواهد شد. اين تصور؛ يعنى عدم انسجام جنبش نادرست است و روسها هم برنده نخواهند شد. گروه سومى هم معتقدند- و خيلى مهم است، كه امريكا بايد اجازه تقويت و موفقيت را به جنبش بدهد؛ كه [نظام] عوض بشود. طرفداران اين نظريه در اقليت هستند]
امام: نظريه آخرين صائب است؛ ما از ايران، سرتاسر ايران، اطلاع داريم؛ و شما هم