خود دخالت بدهند، كه مسلط بر سرنوشت آنان شوند. و واجب است كه با اين مسلط مبارزه اسلامى كنند، تا استقلال جامعه خود را به دست بياورد. و نسبت به تجربههاى عمر خودم، ما مىبينيم كه رضا خان كه هيچ گونه صلاحيت حكومت را نداشت، به زور اجانب و بر خلاف ميل ملت، بر مردم ايران تحميل شد و با روى كار آمدن رضا خان اين سه اصل اسلامى در امر حكومت پايمال شد، اول اصل لزوم عدالت در حاكم اسلامى و دوم اصل آزادى مسلمين در رأى به حاكم و تعيين سرنوشت خود و سوم اصل استقلال كشور اسلامى از دخالت اجانب و تسلط آنها بر مقدرات مسلمين. و اگر در آن روز براى احياى اين سه اصل اسلامى اقدام شده بود، كار به اينجا نمىكشيد، و ديدهايم كه رضا خان چه جناياتى نسبت به كشور اسلامى و ملت مسلمان ايران مرتكب شد. بعد از سقوط رضا خان، پسرش محمد رضا خان سرِ كار آمد و بر خلاف اصول سهگانه فوق، حكومت را در دست گرفت و در آن موقع هم قدرتى نداشت. از اين جهت به خواستههاى جزئى مردم كه پدرش ناديده گرفته بود، تن داد و بعد كه مسلط شد، جناياتى مرتكب شد كه دست كم از پدرش نداشت. و در 25 سال پيش كه شاه ضعيف شد و فرار كرد، [1] اگر مخالفين در آن روز به اين اصول سهگانه اسلامى توجه مىكردند و كار شاه را يكسره مىكردند به اينجا نمىكشيد. و ديديم كه شاه بعداً مسلط شد و در اين 25 سال و بخصوص در اين پانزده سال اخير جناياتى مرتكب شده است كه روى مغولان و چنگيزها را سفيد كرده است، كه ابعاد جناياتش در بيان نمىگنجد. و از اين رو در اين مرحله حساس، ملت ايران تصميم گرفته است كه متكى به اسلام و با الهام از اصول مترقى اسلام، نهضت خود را به پيش برد و بر اساس قواعد و ضوابط اسلامى، جامعه خود را از نو بنا كند و هيچ گونه سازش و راه ميانه و امثال اين توهمات را نپذيرد.
[در سال 1948 فلسطين غصب شد و با همكارى دولتهاى بزرگ استعمارى، خواب صهيونيستى تحقق
[1] كودتاى امريكايى- انگليسى 28 مرداد سال 1332 كه منجر به سقوط كابينه ملى محمد مصدق و روى كار آمدن زاهدى (نخست وزير وقت) و ادامه ديكتاتورى شاه شد.