كه از وابستگان و سرسپردگان شاهند، مسلمانند و دير يا زود به ملت خواهند پيوست و شاه قادر به ادامه حكومت خود نخواهد بود.
[تمامى ناظرين قبول دارند كه تظاهرات بزرگ يكشنبه و دوشنبه گذشته [1] يك مراجعه به آراى عمومى عليه شاه و له حكومت اسلامى بود. آنها همچنين قبول كردهاند كه بلوغ عظيم ملت ايران را كه به حرف شما گوش مىكنند به رسميت بشناسند، ولى سلطه و قدرت باز ادامه دارد. زيرا شاه قصد ترك قدرت را ندارد و بنا بر اين تحت چه فرم ديگرى مبارزه تودهاى مىتواند عليه شاه ادامه پيدا كند؟]
- پايه پوشالى قدرت شاه را كه توسط خودش بنا گرديده بود و بر آن تكيه داشت، ملت مبارز فرو ريخت، و به همين دليل قدرت او نمىتواند ادامه پيدا كند. همين شاه بود كه چند سال گذشته هنگامى كه حزب مبتذل [2] خود را اعلام كرد گفت هر كه به ما رأى ندهد يا جايش در زندان است و يا از كشور اجازه مىدهيم كه خارج شود. امروز مىبينيد كه ملت ايران او را مجبور مىكند كه رسوايى شكست حزب رستاخيز فرمايشى خود را قبول كند. و همين شاه بود كه در مورد زندانيان سياسى عقيده داشت كه بايد در زندان پوسيده و بميرند، و ديديم كه فشار ملت او را مجبور مىكند كه بعضى از آنان را آزاد كند و دهها شكست ديگر كه ملت بر او وارد آورده و به يارى خداى تعالى او را براى هميشه از قدرت بركنار خواهد كرد. و در اين راه از هر شيوه ممكن استفاده مىكند. اگر به همين روش مسالمتآميز شاه كنار نرود آن وقت است كه او و حاميانش غرامت سختى خواهند پرداخت.
[شما در جريان گروه تحقيقى درخواست شده توسط پرزيدنت كارتر هستيد. دولت اسلامى شما مىتواند عليه قدرتهايى كه از نظر اقتصادى استثمارش كردهاند يا از نظر سياسى، ايران و منافعش را تحت فشار قرار دادهاند، ارتباطش را قطع نمايد. آيا يك گفتگوى دو جانبه البته با شرايط كاملًا مساوى با ايالات متحده را پيشبينى كردهايد؟]
[1] راهپيماييهاى عظيم مردم در تاسوعا و عاشوراى سال 57.
[2] حزب رستاخيز ملت ايران كه شاه، آن را در روز يازدهم اسفند ماه سال 1355 اعلام كرد.