نبايد كسى بياورد كه با قانون اساسى ... مگر بگويد كه قانون اساسى، اين موادى كه رضا خان با سرنيزه گذاشت توى قانون اساسى اين مواد كنار برود. ما بقى قانون اساسى، خوب آن [هم] غلط است لكن ديگر اين قدر جنايت ندارد كه بخواهد اين را نگهش دارد.
تكليف ما در ادامه تبليغات و مبارزات
امروز عذر نيست براى ما، هيچ كدام ما عذر نداريم؛ لكن ما هم كه اينجا هستيم، شما آقايان كه در اين بلاد هستيد، بىتكليف نيستيد. آنها در صف مردم، در صف قتال هستند؛ الآن هم شايد صداى تفنگ، صداى مسلسل، در تهران و قم و اهواز و نمىدانم كجا، الآن هم شايد باشد براى اينكه مردم كه آرام نمىنشينند، آنها هم كه ايستادهاند در مقابل آنها؛ در صف مقاتله هستند و محاربه هستند؛ تكليفشان را دارند عمل مىكنند، به قول رسول اللَّه دارند عمل مىكنند، اقتدا به سيد الشهداء- سلام اللَّه عليه- كردند و دارند عمل مىكنند؛ شما هم كه در اينجا هستيد، هر مقدار مىتوانيد: مىتوانيد كه مصاحبه مطبوعاتى بكنيد، مصاحبه مطبوعاتى كنيد و جرم و جرايمى كه اين آدم كرده است اين جرايم را افشا كنيد؛ مىتوانيد كه اجتماع كنيد در يك جايى و بگوييد يكى برود مطالب را بگويد، برود بگويد. با اين رفقايى كه در خارج از كشور شما داريد از فِرَق ديگر، از اهل مثلًا اينجا يا ساير ممالك كه آشنا هستيد با آنها، هرجا اتفاق افتاد، بايستيد و مطالبتان را بگوييد تا مردم بدانند كه يك دسته اشخاص شلوغكار نيستند [كه] مىخواهند، دارند اين كار را مىكنند. آنها كه قيام كردهاند بر ضد اين، نه اينكه يك مردمى هستند كه مىخواهند شلوغكارى بكنند اين كارها را مىكنند، اين مردمى هستند كه حق مىگويند؛ حق خودشان را طلب مىكنند. آزادى حق مردم است؛ استقلال يك مملكت، حقِ اهل مملكت است كه طلب استقلال بكنند در مملكت. مردم شريفىاند كه قيام كردهاند و خون خودشان را دارند مىدهند در مقابل اينكه احكام اسلام را و اين ثروت خودشان را، يعنى ثروت ملتشان را نگذارند هدر برود؛ احكام اسلام را نگذارند از بين برود و زير پا