- [براى برنامههاى اصلاحى شاه، كه به عنوان «انقلاب سفيد» يا «انقلاب شاه و مردم» مطرح است، چه اهميتى قائل هستيد؟ امروزه شما درباره اصلاحات ارضى چگونه فكر مىكنيد و اثرات آن را بر جمعيت روستايى و مهاجرت مداوم آنها چگونه مىبينيد؟]
- اصلاحات ارضى شاه جز برنامهاى براى از بين بردن كشاورزى ايران و تحميل اقتصاد تك محصولى بر جامعه ما چيزى نبود. به طورى كه امروز اكثر نيازهاى غذايى ما از خارج وارد مىشود. با برهم خوردن وضع كشاورزى دهقانان، دهات و زمينها را رها كرده و به شهرها هجوم آوردهاند. سياست غلط شاه هم در مورد صنايع مونتاژ، نه تنها مشكلى را حل نكرد و زندگى روستاييان مهاجر را، حتى در حد قابل تحمل تأمين ننمود، بلكه كشور را هر چه بيشتر وابسته به اجانب كرد كه اثرات سوء اقتصادى آن غير قابل محاسبه است.
[همزمان با اصلاحات ارضى، سرمايهاى كردن صنايع در ايران نيز به شكل پروژههاى موقت صنعتى توسعه پيدا كرده است. تأسيس اين صنايع منجر به تغييراتى در توليد و توزيع كالاها مىشود. بازاريان تقاضاى كاهش توليد كالاهاى صنعتى را نكردند، بلكه خواستار بازگشت به شرايط توليدى سنتى شدند. آيا شما فكر مىكنيد كه با توجه به منافع بازاريان و مصرف كنندگان، توسعه كالاهاى مصرفى صنعتى چگونه بايد سازمان داده شود؟]
- سياست صنعتى رژيم شاه، توسعه صنايع مصرفى و مونتاژ و وابسته كردن صنايع به صنايع اجنبى است. سياست صنعتى دولت جمهورى آينده بر اساس ايجاد صنايع بنيادى و مادر خواهد بود، به طورى كه هر گونه وابستگى از بين برود. با ايجاد صنايع بنيادى مادر، توسعه كالاهاى مصرفى صنعتى نيز به شكلى توأم با آن پيشرفت مىكند كه منافع مصرف كنندگان ايرانى را مقدم بر هر چيز حفظ خواهد كرد.
[به گفته شاه، قرار است ايران ظرف بيست سال آينده به يك كشور صد درصد غربى تبديل شود. اين موضوع هم به دموكراسى غربى، صرفِ نظر از احزاب كمونيست، و هم به شرايط توليد و سطح زندگى در غرب دلالت دارد. آيا به نظر شما، اين مسأله آينده مطلوبى براى ايران دربردارد؟ و شما چه راه حلى پيشنهاد مىكنيد؟]