responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 4  صفحه : 370

جواهرات مملكت را هم! به طورى كه- من نقل مى‌كنم از كسى كه او نقل مى‌كرد از يك صاحب‌منصبى كه همراه رضا شاه در اين سفر موريسش بود- كه چمدانهاىِ جواهر همراه رضا شاه، جمع كرده بود اينها را كه ببرد، به او گفتند بيا برو به جاى ديگر. او خيال مى‌كرد حالا مى‌خواهند او را ببرند آنجا، و خوب آنجا برود در يك قصرى مثلًا زندگى كند! جواهرها را حمل كردند و او گفته بود كه وقتى (يعنى قصه‌ها نقل كرده بود او؛ يكى اينكه سر پلى كه بايد از آنجا ديگر عبور كنند ايستاد و گريه كرد- گريه بى‌اثر) او را با همه جواهرات و چمدانهاى پر در يك كشتى‌اى بردند، و بعد از آن در ميان دريا كه رسيدند يك كشتى ديگرى كه مخصوص حمل دواب بود آوردند و متصل كردند به اين و گفتند برو تو! ديد بايد برود، رفت؛ و چمدانها كو؟ گفتند مى‌آورند آنها را. ايشان از آن راه رفت؛ و چمدانها هم از آن طرف رفت! حالا پيش انگليسها خدا مى‌داند- حالا ايشان هم دارد مى‌فرستد- بله، او رفت. و اينكه موجب تأسف است، واقعاً موجب تأسف است، اين است كه مردم ديده بودند تعديات رضا شاه را، يك چيزى نبود كه ديگر مخفى باشد، من خودم شاهد اين قضيه بودم كه وقتى كه سه مملكت، يعنى لشكر سه مملكت، ارتش سه مملكت دشمن به ايران حمله كرد و همه چيز در معرض خطر بود، وقتى كه رضا شاه را اطلاع دادند كه بردند، مردم شادى مى‌كردند! كأنه به مَقْدم اينها شادى مى‌كردند كه اينها و لو دشمن هستند و ليكن از اين بدتر نمى‌كنند! وقتى كه يك شخصى، يك سلطانى، يك قدرتمندى، پشتوانه ملت را ندارد، اين است كه وقتى كه مى‌برند او را، وقتى كه از آنجا بخواهد خارج بشود، عوض اينكه يك ملتى- مثلًا- يك انقلابى بكند كه چرا، اين ملت شادى مى‌كند كه خوب شد رفت؛ و واقعاً هم خوب شد رفت. اما آنچه تأسف دارد اين است كه اگر در آن وقت كه متفقين آمدند و رضا شاه رفت، يك صدا بلند شده بود كه ما پسرش را نمى‌خواهيم، نمى‌گذاشتند. اين را آنها نصب كردند، خود شاه گفت، خود شاه نوشت اين را- منتها بعدش شنيدم كه آن را حكش‌ [1] كردند، اين جمله را كه «متفقين‌


[1] حك: زايل كردن، ستردن.

نام کتاب : صحيفه امام نویسنده : الخميني، السيد روح الله    جلد : 4  صفحه : 370
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست