باشد كه براى قانون متواضع باشد، يعنى سرْ پيش قانون فرود بياورد، قانون هر چه گفت قبول بكند نه اينكه قانون براى مردم عادى باشد، قدرتمندها از قانون مستثنا باشند. الآن مالياتْ قدرتمندها نمىدهند؛ تقسيم اراضىِ قدرتمندها نشده. [براى] قدرتمندها اين حرفها نيست. «عَلَم» تا پريروز هم همه املاكش سر جاى خودش بود براى اينكه وزير دربار بود و يك نخست وزير بود. هيچ نيست اين حرفها، حرف است اين حرفها؛ «اصلاحات»! بازى بود اين حرفها؛ «انقلاب سفيد» همهاش بازى بود.
جدايى مردم از روحانيت، توطئه دشمنان
من حالا خسته شدم لكن به شما آقايان عرض بكنم تبليغات سيصد ساله است كه اسلام را، مسلمين و اسلام را از هم جدا كرده. تبليغاتِ قريبِ سيصد ساله است كه روحانيين را با شما جدا كرده. روحانيين [را] در زمان رضا شاه پهلوى سوار اتومبيلشان نمىكردند. مرحوم آقا شيخ عباس تهرانى- رحمة اللَّه- گفت من اراك مىخواستم سوار اتومبيل بشوم، شوفر گفت كه ما دو طايفه را سوار نمىكنيم: يكى آخوند را يكى فاحشه را. زمان رضا شاه ما اين جور بوديم. زمان اين هم كه شما داريد مىبينيد. اينها تبليغاتى است از خارج براى اينكه شما را از روحانيتتان جدا كنند و از اسلام جدا كنند، آن وقت تمام منافع شما را ببرند، يكى نباشد بگويد نه.
من حالا ديگر حال اين را- وقت اين را- ندارم كه بعد بياييم سراغ اين طبقات بعد- بعد از آن اوايل اسلام- و ببينيم كه كى بوده است كه تا حالا كه ما اينجا نشستيم بر ضد اين سلاطين قيام كرده، اين چه جمعيتى بودهاند؛ آيا اينها مسلمين بودهاند يا نه؟ اين مردى كه الآن نوشته است كه اسلام افيون جامعه، الآن اين قيامى كه در ايران شده است و نهضتى كه الآن بالفعل شده است، اين نهضتْ نهضتِ اسلامى است يا نهضت ديگرى؟ اين نهضت اسلامى به بركت اسلام و- عرض مىكنم كه- مسلمين- بِما هُمْ مسلمين- پيدا شده است، داد اسلام است بلند شده است و دارد با مشت مىزند تو [ى] دهن شوروى يا تو [ى] دهن امريكا، اين افيون است؟! اسلام افيون است؟! تو الآن مىگويى افيون است كه مردم را دلسرد كنى؛ بگذارند نفتها را بخوريد و گازها را بخورى! خودت هم مىدانى كه افيون