خداى نخواسته- اين شاه برود، اين مملكت به دست دوتا قدرت مىافتد و وا مصيبت مىشود! ما مىگوييم كه آن چيزى كه اين مملكت را به دست اين قدرت سپرده، اين دوتا قدرت سپرده، همين شاه است! آخر اينها تكليفشان بر اين مملكت اين نيست كه بيايد آن حمل كنند خاكهايى از قم به اين سرحدات شوروى و از تهران به آن سرحدات امريكا! اينكه ايشان هم قبول دارند كه مقصود اين نيست؛ مقصود اين است كه اينها مسلط مىشوند بر مملكت ما؛ حالا مسلط نيستند؟!
مملكت در اشغال امريكا
وضع جغرافيايى كه هست و روى آن وضع جغرافيايى يك جهت و مهم هم، روى وضع آن چيزهايى كه توى مملكت ما هست و اينها لازمش دارند، اينها الآن مسلط بر اموال ملت ما نيستند؟! اينها الآن نفت ما را دارند نمىخورند، در ازايش هم براى خودشان يك پايگاه درست مىكنند؟! پول نفت به ما مىدهند يعنى اسلحه مىدهند كه پايگاه درست كنيد اينجا. آنها مسلط بر ما نيستند كه گاز را دارند مىبرند؟! اموال اين ملت دارد از دستش مىرود. تسلط امريكا نيست كه «اصلاحات ارضى» و «انقلاب سفيد» را آورد در كار؟! اين «انقلاب سفيد»، «انقلاب شاه و ملت» است؟! ملتش را كه خودشان ملتند! به ملت كارى ندارد؛ شاهش هم به شاه كارى ندارد؛ «انقلاب امريكا» بود يكطرفه! اين انقلاب براى اين بود كه اين مملكت را از اين مقدار زراعتى كه دارد كه به واسطه اين مقدار زراعت يك استغنايى از مملكتهاى ديگر دارد، اين هم از دستش بگيرند. مگر تسلط امريكا بر ما غير از اين است كه منافعى كه ما داريم، مخازنى را كه ما داريم، چيزهاى زيرزمينى را كه ما داريم، روى زمينى را كه ما داريم، اينها سلطه پيدا كنند و ببرند؟ اينها الآن سلطه ندارند بر ما؟! و اگر شاه برود سلطه پيدا مىكنند؟! اگر يك حكومت اسلامى پيدا بشود كه نص قرآنش اين است كه نبايد غيرِ مُسْلم بر مُسْلم مسلط باشد، [1] آن وقت مسلط مىشوند اينها؟! يا اينكه اين وضع جغرافيايى اقتضا مىكند كه
[1] سوره نساء، آيه 141: «... وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا» ... و خدا هيچ گاه براى كافران نسبت به اهل ايمان راه تسلط قرار نداده است.