شده كه رابطه زيرزمينى بين انگليسها و شوروى است؛ اين آشوبها را اين انگليسها و شوروىها دارند درست مىكنند! انگليسها احتمال مىرود در اين فضولى دخالت داشته باشند. اينها بنايشان بر اين است كه فحش براى خودشان درست مىكنند كه مقاصدشان را پيش ببرند، اين نهضت را آلوده كنند به اينكه نهضت انگليسى- شوروى است! اين هم فايده ندارد! براى اينكه بچههاى ما هم حالا مىدانند كه هر چى اينها بگويند خلاف است! هر چه مىخواهند بگويند بگويند؛ بچههاى كوچك ما هم مىدانند، همه جوانها و پيرهاى ما مىدانند، كه اينها حرفها و نيرنگ است، و براى اين است كه اين نهضتى كه دارد همه اين اقشارى كه ما را دارند غارت مىكنند مىلرزاند و ان شاء اللَّه سرنگونشان مىكنند [ان شاء اللَّه حضار]، اين چيزها را مىدانند كه اينها براى اين است كه اين نهضت را بخوابانند؛ اين آتشى كه در قلبها افروخته شده است، اين را خاموشش كنند. اين را ديگر مردم مىدانند اين حرفها را. بنا بر اين اين تشبث هم فايدهاى ندارد.
شاه بايد برود
آنى كه فايده دارد كليدش دست خود «اعليحضرت همايونى» است! هيچ كس نمىتواند. و آن اين است كه ايشان پا شود برود! [خنده حضار]. كليد دست خودش است، اگر بخواهد آرامش پيدا بشود! ايشان دست زن و بچهاش را بگيرد برود از اين مملكت، نجات بدهد خودش را؛ براى اينكه من خوف اين را دارم كه يك آشوبى بشود و بچههاى كوچك را هم بكشند، و ما ميل نداريم يك همچو چيزى، اينكه بچه كوچكها هم از بين بروند. خود اين، البته ملت، خودش با اين چيزها دارد ... صلاحش اين است، من صلاحش را مىدانم، صلاحش اين است كه سوار يك طيارهاى شب بشود بىصدا و برود سراغ ويلاهايى كه در خارج مملكت تهيه كردند با آن پولهاى هنگفت! اگر ملت ما بگذارد.
[يكى از حضار: نمىگذارند؛ ملزم هستند حاج آقا! ملزم هستند، نمىگذارند]
ان شاء اللَّه آنجا هم گيرش بياورند.
شاء اللَّه خداوند شما را موفق بدارد ان شاء اللَّه پيش ببريد، پيروز بشويد. پيروزيد