محتوايش را وقتى بروى مىبينى آقاى «ارتشبد» محتوا ندارد!
ارتش رضا خان در برابر متفقين
در آن وقت كه هجوم كردند اين خارجيها به ايران قواى متفقين به ايران- قبل از آمدن آنها همين حرفها بود؛ اين الفاظ بىمحتوا بود كه «اعليحضرت» [1]- آن وقت «اعليحضرت» او بود ديگر، اين [2] آن وقت نبودش؛ «اعليحضرت» او بود و همه ظلمها هم به ارث به اين رسيده مع الاضافه! اين چون رو به «تمدن» است اضافه كرده است!- اگر چه بكند دست همه را كوتاه كرده است. ديگر همه ايران همچو مستقل شده است كه همه چيز چه شده است و لشكرْ چه و پليسْ چه و از اين حرفها. چون اهل علم و علما را كتك مىزدند و به كلانتريها مىبردند و اهانت مىكردند و زنها را آن قدر به آنها ظلم كردهاند- كه خدا مىداند چه مصيبتها در ايران ما كشيديم- و مردها را چه و بچهها، همه بساط را درآورده بودند، در تبليغات اين بود كه ديگر هيچ مملكتى در مقابل مملكت ما مثلًا كذا! آن وقت ظرفا مىگفتند كه «آن يكى كه دو نداشت»، آن عبارت از آن چيزى بود كه راجع به جنگى كه اينها مىخواستند بكنند و حفظ بكنند سرحدات را، اعلاميه اول بود، ديگر دومى نداشت! آن سه ساعت طول كشيده بود! وقتى رضا شاه به يكى از صاحب منصبها گفته بود چه، گفته بود كه يك ربع هم نبايد طول بكشد! ما چيزى نداشتيم، آنها همه چيز داشتند. سربازها را خودم توى خيابانهاى تهران ديدم كه راه افتادهاند همين طور، سربازخانهها را رها كردهاند و راه افتادهاند توى خيابانها براى اينكه سرباز نبود، ارتش نبود. شما حالا خيال مىكنيد ما يك ارتشى دويست و پنجاه هزار يا سيصد و پنجاه هزار نفرى داريم كه ارتش است براى ما؟ الفاظ همان الفاظ است كه در همه ممالك استعمال مىشود، از صاحبمنصبش گرفته تا پايين، الفاظش همان الفاظ است ولى محتوايش را وقتى كه ملاحظه كنيد محتوا ندارد؛ عوض شده همه چيزها. باقيش هم شما به همين ترتيب